در قالب word و در 16 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
امام عليه السلام در نظر مكتب تشيع «ما جوياى كه هستيم؟»ما دلشده،به دنبال امام مىرويم و سراغ امام مىگيريم و امام مىجوئيم.
«امام
كيست؟و چه اثرى در زندگى معنوى و مادى ما تواند داشت؟»من به واقع نتوانم
شناخت اما توانم بيان آنكس را كه به صدق و معرفت،تالى پيمبر خاتم صلى الله
عليه و آله و سلم بود و اشرف نوع بنى آدم،و وصى بلا فصل مسلم،امير مؤمنان
على عليه السلام بود و رهبر عارفان كشش بخش دل و جان،و ادب آموز انس و
جان،ياد آرم و نقل به مضمون كنم،باشد كه روانها را آشنايى دهد و براى ديد
اهل بصيرت،نمايى روشن پيش آورد. امير مؤمنان عليه السلام به طارق بن
شهاب«كه طريق آسمان امامت مىجست و پيش شهاب (1) مىگرفت تا مگرش
موسىوار«بقبس من النار»رساند و از آن نار،ره به كوى نور الانوار
يابد،فرمود:
«امام،كلمه خدائى است،برهان الاهى است،جهت پروردگار است (2) و نماينده خواست آفريدگار (3) .
امام،نور يزدان است،و واسطه معرفى درستخلاق جهان (4) .
امام،آيت كردگار است و نشانه خاص پروردگار.
او
را خداى بر مىگزيند و از همگان برتر و بهتر مىداند،و آن علم و توفيق و
كمال كه شايسته مقام امامت است،در او مىنهد و سپس«طاعت و ولايت وى»را بر
همه آفريدگانش واجب ميكند (زيرا خيرشان در اطاعت اوست و كمالشان وابسته
قبول ولايت او.)
از آن پس،نماينده حق و ولى مطلق،در آسمانها و زمين«امام»است.
تمام
بندگان خداى در عالم تكوين و تشريع،پيماندار آنند كه از اين«وجود
عزيز»بهره گيرند و از رهبرى و هدايت او،به جان،استقبال كنند …