دانلود پاورپوینت با موضوع آشنايي با امامان موضوع درس امامت،
در قالب ppt و در 9 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
هدف كلي: اثبات جانشيني علی(ع)
1. من كاپيتان تيم فوتبال مدرسه‌ام. پارسال زمين خوردم و پايم شكست.
به بچه‌هاي تيم گفتم تا موقعي كه پاي من تو گچه، جواد كاپيتان تيم باشه.
بعد خودم به دستش بازوبند كاپيتاني را بستم.
2. با اتوبوس به مشهد مي‌رفتيم. اتوبوس پر از مسافر بود.
وسط راه، تلفن همراه آقاي راننده زنگ زد.
راننده، اتوبوس را كنار جاده نگه داشت و شروع كرد به صحبت كردن.
مسافرها ساكت شده بودند. راننده هي مي‌گفت: ‘عجب! عجب!’
بعد گفت: باشه من بر مي‌گردم.
وقتي تلفنش را قطع كرد، از جایش بلند شد و رو كرد به
مسافرها و گفت: ‘آقايون، خانوم‌ها، من عذر مي‌خوام.
الآن زنگ زدند كه حال مادرم بد شده و بردن بيمارستان.
من تنها پسر او هستم. بايد كنار مادرم باشم. شايد دكترها
بخواهند عملش كنند. من برمي‌گردم.’
1. من كاپيتان تيم فوتبال مدرسه‌ام. پارسال زمين خوردم و پايم شكست.
به بچه‌هاي تيم گفتم تا موقعي كه پاي من تو گچه، جواد كاپيتان تيم باشه.
بعد خودم به دستش بازوبند كاپيتاني را بستم.
2. با اتوبوس به مشهد مي‌رفتيم. اتوبوس پر از مسافر بود.
وسط راه، تلفن همراه آقاي راننده زنگ زد.
راننده، اتوبوس را كنار جاده نگه داشت و شروع كرد به صحبت كردن.
مسافرها ساكت شده بودند. راننده هي مي‌گفت: ‘عجب! عجب!’
بعد گفت: باشه من بر مي‌گردم.
وقتي تلفنش را قطع كرد، از جایش بلند شد و رو كرد به
مسافرها و گفت: ‘آقايون، خانوم‌ها، من عذر مي‌خوام.
الآن زنگ زدند كه حال مادرم بد شده و بردن بيمارستان.
من تنها پسر او هستم. بايد كنار مادرم باشم. شايد دكترها
بخواهند عملش كنند. من برمي‌گردم.’
چند نفر گفتند: ‘پس ما چي كار كنيم؟ ما مي‌خواهيم برويم مشهد.’
راننده
گفت: ‘ناراحت نباشيد. اين ماشين، يك راننده دوم هم دارد. او مثل من جاده
را مي‌شناسد.’ بعد دستش را گذاشت روي شانه‌ی آقايي كه روي صندلي كنار
راننده نشسته بود و گفت: اين حسين آقا شما را به سلامت مي‌رساند. هيچ نگران
نباشيد.
يكي از مسافرها فرياد زد: ‘براي سلامتي مادر آقاي راننده، صلوات.’
راننده
گفت: ‘ناراحت نباشيد. اين ماشين، يك راننده دوم هم دارد. او مثل من جاده
را مي‌شناسد.’ بعد دستش را گذاشت روي شانه‌ی آقايي كه روي صندلي كنار
راننده نشسته بود و گفت: اين حسين آقا شما را به سلامت مي‌رساند. هيچ نگران
نباشيد.
يكي از مسافرها فرياد زد: ‘براي سلامتي مادر آقاي راننده، صلوات.’
