دانلود تحقیق با موضوع نظر های گوناگون در مفهوم سازی اخلاق با تاکید بر کاربرد آن ها در رشد اخلاق،
در قالب word و در 77 صفحه، قابل ویرایش.
در قالب word و در 77 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
تربیت
اخلاقی از دیرباز مورد توجه فیلسوفان، معلمین و والدین قرار داشته است
هدف پرورش اخلاقی بار آوردن شهروندانی است که علاوه بر برخورداری از هوش و
ذکاوت ، افرادی با فضیلت و آراسته به خصائل نیکوی انسانی باشند . اهمیت این
موضوع تا آن پایه است که برخی از صاحبنظران تعلیم و تربیت را اقدامی
اخلاقی دانسته و هدف آن را فراهم آوردن شرایطی جهت بهزیستی و خوشبختی نسل
های آینده می دانند . (نلر ،1971).[1]
برخی دیگر از صاحبنظران نیز
اظهار نظر می کنند که مربیان به صورت اجتباب ناپذیر با امر تربیت و پرورش
اخلاقی روبرو می گردند ، بویژه اگر به طبیعت برنامه های آموزش اخلاقی توجه
شود ، که عمدتاً به صورت ناگفته ، و « ناخواسته » و پنهان عمل می نماید
(اسناری ، 1992 ). [2]
از طرف دیگر شیوه ها و روش های پرورش اخلاقی نیز
مطلبی است که هنوز در میان مربیان و دانشمندان علوم تربیتی و اجتماعی به
صورت « مناقشه بر انگیز » مانده و اجماع نظر قطعی پیرامون آن بوجود نیامده
است چنین وضعیتی عمدتاً به دلیل ظرافت و حساسیت امر آموزش اخلاق است که دست
اند ر کاران و مربیان را به وادی احتیاط می کشاند .
در این مقاله سعی
شده است که بعد از بیان مفاهیم کلی مربوط به اخلاق و پرورش اخلاق سه رویکرد
عمده در پرورش اخلاقی ، شامل رویکرد « توافق ذهنی » ، رویکرد « پیامد
گرایی » و رویکرد
« مراقبت » به عنوان سه رویکرد نظری اساسی در وضعیت حاضر با توجه به خاستکاه های
ریشه
های آن و استلزامات تربیتی هریک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در پایان
به جمع بندی و نتیجه گیری از این رویکردها به ویژه از منظر تربیت اخلاقی «
قاعده مدار » و «فضیلت مدار » و امکان آشتی و توافق این دو رویکرد پرداخته
است .
مفاهیم اخلاق و پرورش اخلاقی:
در نوشته ها و مطالعات
اخلاق همواره به دو اصطلاح برخورد می کنیم : یکی « علم اخلاق » و دیگری اصل
اخلاقی یا « اخلاقیات » این دو مفهوم از یکدیگر متمایزند و لازم است از
نظر مفهومی از یکدیگر تفکیک گردند .
معمولاً « اخلاق » بیشر به جنبه
های خصوصی زندگانی افراد از قبیل قواعد ، اصول و عادات شخصی اطلاق می گردد ،
به عبارتی در اخلاق بیشتر جنبه های فردی زندگانی مورد نظر است و از این
نظر گاه به عنوان مثال روان شناسان به مطالعه « تحول اخلاقی » در افراد
علاقه دارند .
اما علم اخلاق ، از قلمرو مطالعات فلسفی است و منظور از
آن مطالعه فلسفی در باب اخلاق ، مبادی اخلاق و متافیزیک اخلاق می باشد .
این حوزه یکی از قلمروهای پیچیده مطالعات فلسفی به حساب
می آید به گفته «استریک » و «ترناسکی » (1993 ) ، فیلسوفان در ادوار مختلف به منظور روشنگری
واژه
های اخلاقی در این خصوص تلاش فراوان کرده اند ، به عنوان مثال بحث و بررسی
پیرامون واژه های « درست » و « نادرست » یکی از مباحث پایه ای اخلاق در
طول زمانهای مختلف در میان فلاسفه مطرح بوده است …
اخلاقی از دیرباز مورد توجه فیلسوفان، معلمین و والدین قرار داشته است
هدف پرورش اخلاقی بار آوردن شهروندانی است که علاوه بر برخورداری از هوش و
ذکاوت ، افرادی با فضیلت و آراسته به خصائل نیکوی انسانی باشند . اهمیت این
موضوع تا آن پایه است که برخی از صاحبنظران تعلیم و تربیت را اقدامی
اخلاقی دانسته و هدف آن را فراهم آوردن شرایطی جهت بهزیستی و خوشبختی نسل
های آینده می دانند . (نلر ،1971).[1]
برخی دیگر از صاحبنظران نیز
اظهار نظر می کنند که مربیان به صورت اجتباب ناپذیر با امر تربیت و پرورش
اخلاقی روبرو می گردند ، بویژه اگر به طبیعت برنامه های آموزش اخلاقی توجه
شود ، که عمدتاً به صورت ناگفته ، و « ناخواسته » و پنهان عمل می نماید
(اسناری ، 1992 ). [2]
از طرف دیگر شیوه ها و روش های پرورش اخلاقی نیز
مطلبی است که هنوز در میان مربیان و دانشمندان علوم تربیتی و اجتماعی به
صورت « مناقشه بر انگیز » مانده و اجماع نظر قطعی پیرامون آن بوجود نیامده
است چنین وضعیتی عمدتاً به دلیل ظرافت و حساسیت امر آموزش اخلاق است که دست
اند ر کاران و مربیان را به وادی احتیاط می کشاند .
در این مقاله سعی
شده است که بعد از بیان مفاهیم کلی مربوط به اخلاق و پرورش اخلاق سه رویکرد
عمده در پرورش اخلاقی ، شامل رویکرد « توافق ذهنی » ، رویکرد « پیامد
گرایی » و رویکرد
« مراقبت » به عنوان سه رویکرد نظری اساسی در وضعیت حاضر با توجه به خاستکاه های
ریشه
های آن و استلزامات تربیتی هریک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در پایان
به جمع بندی و نتیجه گیری از این رویکردها به ویژه از منظر تربیت اخلاقی «
قاعده مدار » و «فضیلت مدار » و امکان آشتی و توافق این دو رویکرد پرداخته
است .
مفاهیم اخلاق و پرورش اخلاقی:
در نوشته ها و مطالعات
اخلاق همواره به دو اصطلاح برخورد می کنیم : یکی « علم اخلاق » و دیگری اصل
اخلاقی یا « اخلاقیات » این دو مفهوم از یکدیگر متمایزند و لازم است از
نظر مفهومی از یکدیگر تفکیک گردند .
معمولاً « اخلاق » بیشر به جنبه
های خصوصی زندگانی افراد از قبیل قواعد ، اصول و عادات شخصی اطلاق می گردد ،
به عبارتی در اخلاق بیشتر جنبه های فردی زندگانی مورد نظر است و از این
نظر گاه به عنوان مثال روان شناسان به مطالعه « تحول اخلاقی » در افراد
علاقه دارند .
اما علم اخلاق ، از قلمرو مطالعات فلسفی است و منظور از
آن مطالعه فلسفی در باب اخلاق ، مبادی اخلاق و متافیزیک اخلاق می باشد .
این حوزه یکی از قلمروهای پیچیده مطالعات فلسفی به حساب
می آید به گفته «استریک » و «ترناسکی » (1993 ) ، فیلسوفان در ادوار مختلف به منظور روشنگری
واژه
های اخلاقی در این خصوص تلاش فراوان کرده اند ، به عنوان مثال بحث و بررسی
پیرامون واژه های « درست » و « نادرست » یکی از مباحث پایه ای اخلاق در
طول زمانهای مختلف در میان فلاسفه مطرح بوده است …
دانلود فایل”تحقیق نظر های گوناگون در مفهوم سازی اخلاق با تاکید بر کاربرد آن ها در رشد اخلاق”