دانلود پاورپوینت با موضوع سبك زندگي يا سنت معاش،
در قالب ppt و در 23 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
تبار و زمینه تاریخی
ظهور دوره پسافوردیسم و اقتصاد نوسرمایه داری
تجاری شدن مطلق تولید/دموکراتیزه شده مصرف
جهانی سازی:چند ملیتی ها/انحصار نوین/
جنگ دوم و جامعه پس از آن
مفردات و مبانی مفهومی
سلیقه/ذایقه
مصرف
انتخاب
مد
برند(Brand Tribes)
نظام
سرمایه داری برای حل مشکل «تولید مازاد» باید چارهای میاندیشید و راه
کار را در تنوع بخشیدن و شخصیسازی محصولات برای طیفها و گروههای مختلف
جامعه دید. در واقع نظام سرمایهداری پس از اشباع شدن بازار «عرضه»، ناچار
است «نیاز»های جدید و «تقاضا»ی جدید بیافریند. برخی از این «نیاز»های جدید،
فراتر از نیاز فردی به یک «کالا» است. نیاز به «تشخص» است، نیاز به «هویت
اجتماعی» است، نیاز به «متمایز شدن» در گروه همسالان است. بدین ترتیب
«مصرف» علاوه بر برآوردن یک نیاز اولیه، در تعریف «موقعیت اجتماعی» فرد و
حتی هویت بخشی به او نقش مهمی پیدا می کند. اگر در گذشته تنها طبقهی محدود
اشراف بودند که از طریق «مصرف» به سایر طبقات فخر میفرختند، در دوران
متأخر زندگی افرادی از طبقهی متوسط و حتی طبقهی کارگر هم به واسطه ی نوع
«مصرف» گوناگون و متفاوت میشود. در ادبیات جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی
عمدتاً از این شیوههای متفاوت زندگی است که با واژه ی «lifestyle» یا «سبک
زندگی» یاد میشود.
2- قبل از انقلاب صنعتی و تولید انبوه محصولات
تجاری، اساساً مفهوم «سبک زندگی» در جوامع بشری کاربرد چندانی نمییافت،
چون قاطبهي افراد کم و بیش مثل هم زندگی میکردند. اگر تفاوتی به جهت
زندگی و خوراک و پوشاک و آداب و رسوم میان مردمان یک جامعه بود، یا به دین
آنها باز میگشت و یا به طبقهی اجتماعی آنها. زندگی یک مسلمان و زندگی یک
مسیحی، یا زندگی یک مسلمانِ عامل (practising) و یک مسلمانِ غیر عامل
(non-practising)، طبعا متفاوت بود. اما این تفاوتها با واژه و مفهوم
«سبک زندگی» فهمیده و تبیین نمیشد. اصلاً مسئله تفاوت «سبک زندگی» نبود؛
تفاوت دین بود، یا تفاوت دینداری و بیدینی. از جهت طبقاتی نیز اشراف و
بزرگان و اربابان، شبیه هم میزیستند و پیشهوران و کارگران و رعیت نیز
زندگی مشابه داشتند
ظهور دوره پسافوردیسم و اقتصاد نوسرمایه داری
تجاری شدن مطلق تولید/دموکراتیزه شده مصرف
جهانی سازی:چند ملیتی ها/انحصار نوین/
جنگ دوم و جامعه پس از آن
مفردات و مبانی مفهومی
سلیقه/ذایقه
مصرف
انتخاب
مد
برند(Brand Tribes)
نظام
سرمایه داری برای حل مشکل «تولید مازاد» باید چارهای میاندیشید و راه
کار را در تنوع بخشیدن و شخصیسازی محصولات برای طیفها و گروههای مختلف
جامعه دید. در واقع نظام سرمایهداری پس از اشباع شدن بازار «عرضه»، ناچار
است «نیاز»های جدید و «تقاضا»ی جدید بیافریند. برخی از این «نیاز»های جدید،
فراتر از نیاز فردی به یک «کالا» است. نیاز به «تشخص» است، نیاز به «هویت
اجتماعی» است، نیاز به «متمایز شدن» در گروه همسالان است. بدین ترتیب
«مصرف» علاوه بر برآوردن یک نیاز اولیه، در تعریف «موقعیت اجتماعی» فرد و
حتی هویت بخشی به او نقش مهمی پیدا می کند. اگر در گذشته تنها طبقهی محدود
اشراف بودند که از طریق «مصرف» به سایر طبقات فخر میفرختند، در دوران
متأخر زندگی افرادی از طبقهی متوسط و حتی طبقهی کارگر هم به واسطه ی نوع
«مصرف» گوناگون و متفاوت میشود. در ادبیات جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی
عمدتاً از این شیوههای متفاوت زندگی است که با واژه ی «lifestyle» یا «سبک
زندگی» یاد میشود.
2- قبل از انقلاب صنعتی و تولید انبوه محصولات
تجاری، اساساً مفهوم «سبک زندگی» در جوامع بشری کاربرد چندانی نمییافت،
چون قاطبهي افراد کم و بیش مثل هم زندگی میکردند. اگر تفاوتی به جهت
زندگی و خوراک و پوشاک و آداب و رسوم میان مردمان یک جامعه بود، یا به دین
آنها باز میگشت و یا به طبقهی اجتماعی آنها. زندگی یک مسلمان و زندگی یک
مسیحی، یا زندگی یک مسلمانِ عامل (practising) و یک مسلمانِ غیر عامل
(non-practising)، طبعا متفاوت بود. اما این تفاوتها با واژه و مفهوم
«سبک زندگی» فهمیده و تبیین نمیشد. اصلاً مسئله تفاوت «سبک زندگی» نبود؛
تفاوت دین بود، یا تفاوت دینداری و بیدینی. از جهت طبقاتی نیز اشراف و
بزرگان و اربابان، شبیه هم میزیستند و پیشهوران و کارگران و رعیت نیز
زندگی مشابه داشتند