در قالب ppt و در 39 اسلاید، قابل ویرایش.
با توجه به گذار جامعه ما از جامعه سنتی به صنعتی و مدرنیسم، مشکلات خانواده و آسیب های ارتباطی یکی از معضلات مهم در حیطه بهداشت روان خانواده ها است. مراجعات فراوان به مراکز خانواده درمانی و مداخله در بحران و افزایش رفتارهای کمکخواهانه تخصصی نشان از وجود یک معضل جدی در بهداشت روان خانواده است.
از سوی دیگر، هم اکنون چهل درصد از ارجاعات مراکز بهداشت روان به دلیل تعارض های زناشویی صورت می گیرند (بودنمن ، 2007). تعارض زناشویی هر نوع تنازع بر سر پایگاه ها و منابع قدرت است که در جهت حذف امتیازات دیگری و افزایش امتیازات خود بروز می کند (براتی، 1385).
از سوی دیگر عوامل شناخته شده و ناشناخته ای مختلفی وجود دارد که بر تعارض و دلزدگی زناشویی تأثیر گذاشته و انحلال خانواده و بالا رفتن نرخ طلاق در جامعه ایرانی به خصوص در سال های اخیر را باعث شده است. یکی از این عوامل احتمالی تأثیرگذار بر افزایش مشکلات زناشویی در بین زوجین، «شبکه های اجتماعی» هستند. شبکه های اجتماعی مجازی، نسل جدیدی از وب سایت های اینترنتی هستند که در آن کاربران اینترنتی حول محور مشترکی به صورت مجازی دور یکدیگر جمع می شوند و گروه های آنلاین را تشکیل می دهند (ویدون ، 2007). در واقع شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، توئیتر و نرم افزارهای تلفن همراه نظیر وی چت، تانگو، واتس آپ و وایبر که به شکل رایگان در اختیار تمامی کاربران دنیا قرار می گیرند قادرند تا با جایگزینی ارزش های مدرن به جای ارزش های سنتی، سبک زندگی غربی را ترویج نموده و چالش جدی بین الگوهای رفتاری زوجین ایجاد نمایند.
به عنوان مثال، مطالعه ای در انگلستان نشان داده است که حدود 3/1 طلاق ها در این کشور با شبکه اجتماعی فیس بوک در ارتباط است (به نقل از خواجه نژادیان، 1391).
با توجه به مطالب فوق و حساسیت موضوع روابط زناشویی و تأثیر تعارض زناشویی بر هر یک از زوجین، فرزندان، خانواده و نهایتا جامعه و نیز افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تأثیر آن بر روابط بین فردی و عدم وجود پژوهشی منسجم در خصوص موضوع، محقق بر آن شده است تا به سؤال اساسی زیر پاسخ دهد که:
آیا بین تعارض زناشویی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل شاغل کاربر با زنان متأهل شاغل غیر کاربر شبکه های اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
