دانلود تحقیق با موضوع مهدويت درفطرت،
در قالب word و در 36 صفحه، قابل ویرایش.
در قالب word و در 36 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
بشر در
مورد آينده چگونه ميانديشد؟ آيا اعتقاد به مهدويت يك اعتقاد به اصطلاح
مترقي است يا يك اعتقاد ارتجاعي؟ و آيا ريشه در اعماق وجود انسانها دارد؟
نمونههاي
ذيل، بخشي از نيازها و گرايشهاي متعدد فطري انسانهاست، كه همه آنها اشاره
به يك حقيقت واحد دارند، و آن اينكه آدميان بر اساس فطرت خود جامعه
ايدهآلي را ميطلبند، تا در آن، عموم ابناء بشر به راحتي در كنار يكديگر ،
يكدل و يك زبان، بر مبناي اصول اخلاقي زندگي نمايند، و رهبري را جستجو
ميكنند تا در سايه راهبري و دادگريش، تباهي از چهره جهان براي هميشه پاك
شده و مردم از پرتو هدايتش به سرمنزل وحدت و كمال برسند.
مورد آينده چگونه ميانديشد؟ آيا اعتقاد به مهدويت يك اعتقاد به اصطلاح
مترقي است يا يك اعتقاد ارتجاعي؟ و آيا ريشه در اعماق وجود انسانها دارد؟
نمونههاي
ذيل، بخشي از نيازها و گرايشهاي متعدد فطري انسانهاست، كه همه آنها اشاره
به يك حقيقت واحد دارند، و آن اينكه آدميان بر اساس فطرت خود جامعه
ايدهآلي را ميطلبند، تا در آن، عموم ابناء بشر به راحتي در كنار يكديگر ،
يكدل و يك زبان، بر مبناي اصول اخلاقي زندگي نمايند، و رهبري را جستجو
ميكنند تا در سايه راهبري و دادگريش، تباهي از چهره جهان براي هميشه پاك
شده و مردم از پرتو هدايتش به سرمنزل وحدت و كمال برسند.
كمال پرستي:
خوي
كمال پرستي انسان، پيوسته به دنبال رتبهاي و منزلتي افزونتر است. تمام
تلاشهاي انسان، براي كسب معرفت و ثروت، قدرت و شهرت، بصيرت و سعادت، از
فطرت كمال پرستي او سرچشمه گرفته است. ‘ ويل دورانت ‘ فيلسوف معاصر
ميگويد:
‘ كشش به سوي مدينه فاضله و كمال مطلوب، در خون ماست و ما را راحت نميگذارد؛ مگر آنكه از رشد و حركت بازمانيم .’
خوي
كمال پرستي انسان، پيوسته به دنبال رتبهاي و منزلتي افزونتر است. تمام
تلاشهاي انسان، براي كسب معرفت و ثروت، قدرت و شهرت، بصيرت و سعادت، از
فطرت كمال پرستي او سرچشمه گرفته است. ‘ ويل دورانت ‘ فيلسوف معاصر
ميگويد:
‘ كشش به سوي مدينه فاضله و كمال مطلوب، در خون ماست و ما را راحت نميگذارد؛ مگر آنكه از رشد و حركت بازمانيم .’
گرايش به وحدت:
طبيعت
انسان، همواره وحدتگرا و وحدت دوست بوده است. از آنجا كه دنياي پس از
ظهور منجي، وحدت و همبستگي جامعه بشري را در بالاترين شكل ممكن دارد، عموم
آدميان در هر زمان و هر مكان خواستار چنين روزگاري بوده اند ، چنانكه ‘
مهاتما گاندي ‘ چنين ميگويد:
‘ اگر اين جهان نتواند روزي به صورت جهاني واحد درآيد، هيچ ميل ندارم در آن زندگي
كنم .’
طبيعت
انسان، همواره وحدتگرا و وحدت دوست بوده است. از آنجا كه دنياي پس از
ظهور منجي، وحدت و همبستگي جامعه بشري را در بالاترين شكل ممكن دارد، عموم
آدميان در هر زمان و هر مكان خواستار چنين روزگاري بوده اند ، چنانكه ‘
مهاتما گاندي ‘ چنين ميگويد:
‘ اگر اين جهان نتواند روزي به صورت جهاني واحد درآيد، هيچ ميل ندارم در آن زندگي
كنم .’
عدالت خواهي:
زشتي
ظلم و ستم، و زيبايي عدل و داد، با سرشت پاك آدميان آميخته است. فطرت
انسان روزگاري را ميجويد كه حق و عدالت حاكم شود و جور و خيانت محكوم
گردد. در عين حال، اوضاع كنوني جهان، آينده روشني را براي اهل آن ترسيم
نميكند، به همين دليل در نوشته برنده جايزه نوبل ادبيات 1987، نويسنده
بزرگ روس ‘ يوزف برودسكي ‘ در مقالهاي كه اوضاع دهه آخر قرن حاضر را
پيشگويي و ترسيم كرده ميخوانيم
به نظر نميرسد كه طي دهه آينده ،
جامعه به چيزي بيش از آنچه هست ، مبدل شود. بهترين چيزي كه ميتوان به آن
اميدوار بود، اين است كه كمتر از امروز ناعادلانه باشد.
زشتي
ظلم و ستم، و زيبايي عدل و داد، با سرشت پاك آدميان آميخته است. فطرت
انسان روزگاري را ميجويد كه حق و عدالت حاكم شود و جور و خيانت محكوم
گردد. در عين حال، اوضاع كنوني جهان، آينده روشني را براي اهل آن ترسيم
نميكند، به همين دليل در نوشته برنده جايزه نوبل ادبيات 1987، نويسنده
بزرگ روس ‘ يوزف برودسكي ‘ در مقالهاي كه اوضاع دهه آخر قرن حاضر را
پيشگويي و ترسيم كرده ميخوانيم
به نظر نميرسد كه طي دهه آينده ،
جامعه به چيزي بيش از آنچه هست ، مبدل شود. بهترين چيزي كه ميتوان به آن
اميدوار بود، اين است كه كمتر از امروز ناعادلانه باشد.
نياز به امنيت:
نياز به امان و آرامش براي حيات بهتر و پردوام، يكي از حاجات فطري، بلكه حقوق طبيعي هر موجود زنده و به ويژه انسان به شمار ميآيد.
نياز به امان و آرامش براي حيات بهتر و پردوام، يكي از حاجات فطري، بلكه حقوق طبيعي هر موجود زنده و به ويژه انسان به شمار ميآيد.
تنها اميد:
مصلحين
و انديشمندان جوامع بشري ، در جستجوي راهي كه پيامآور آيندهاي روشن و
نويدبخش باشد، آرزوهاي خويش را در جوامعي ايدهآل مجسم ساخته اند ؛ ولي
متأسفانه تمامي آنها جز طرحهايي غيرعملي و رؤيايي بيش نبودهاند. جوامع
تشكيل شده از سوي گروهي ديگر چون سازمان ملل و شوراي امنيت و سازمان ع ف و
بينالمللي و صدها گروه و دسته ديگر كه با اهداف خيرخواهانه و عقلپسندانه ،
آغاز به كار نمودهاند ، نيز در عمل همچون طبل توخالي بودهاند. و هرگز
نتوانستهاند مرحمي بر زخمهاي بشريت قرار دهند و بالاخره در تأمين امنيت و
آسايش ناتوان ماندهاند.
واقعيت اين است كه عليرغم عدم موفقيت بشر در
جامعه ايدهآل، از روزگاران كهن داستان ظهور مصلح، در آخرالزمان، اصلي
اساسي بوده است و پيشينيان بشر، پيوسته آن را به ياد ميآوردهاند.
اصولاً
فتوريسم يعني اعتقاد به دوره آخرالزمان، و انتظار ظهور منجي عقيدهايست كه
در كيشهاي آسماني به مثابه يك اصل مسلم، قبول شده است …
مصلحين
و انديشمندان جوامع بشري ، در جستجوي راهي كه پيامآور آيندهاي روشن و
نويدبخش باشد، آرزوهاي خويش را در جوامعي ايدهآل مجسم ساخته اند ؛ ولي
متأسفانه تمامي آنها جز طرحهايي غيرعملي و رؤيايي بيش نبودهاند. جوامع
تشكيل شده از سوي گروهي ديگر چون سازمان ملل و شوراي امنيت و سازمان ع ف و
بينالمللي و صدها گروه و دسته ديگر كه با اهداف خيرخواهانه و عقلپسندانه ،
آغاز به كار نمودهاند ، نيز در عمل همچون طبل توخالي بودهاند. و هرگز
نتوانستهاند مرحمي بر زخمهاي بشريت قرار دهند و بالاخره در تأمين امنيت و
آسايش ناتوان ماندهاند.
واقعيت اين است كه عليرغم عدم موفقيت بشر در
جامعه ايدهآل، از روزگاران كهن داستان ظهور مصلح، در آخرالزمان، اصلي
اساسي بوده است و پيشينيان بشر، پيوسته آن را به ياد ميآوردهاند.
اصولاً
فتوريسم يعني اعتقاد به دوره آخرالزمان، و انتظار ظهور منجي عقيدهايست كه
در كيشهاي آسماني به مثابه يك اصل مسلم، قبول شده است …