سایر

تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران

دانلود تحقیق با موضوع دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران،
در قالب word و در 15 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
در موارد بسیاری به دنبال دفاع مشروع اصل عدم توسل به زور نقض شده است که بین آنها ارتباط مستقیمی هم دیده میشود،در این میان مساله عدم تهدید به زور هم مطرح است. با توجه به تهدیدات مکرر وتوسل به زور در مورد ایران توسط سیاستمداران آمریکا وفرانسه اهمیت موضوع مشخص میشود.
اخیرا” در دیوان بین المللی دعوای کنگو مطلب مهمی را در پاراگراف ۱۴۸ رای خود مورد تاکید قرار داد که ماده ۲ بند ۴ منشور سنگ بنای منشور ملل متحد است و توسل به زور تنها با رعایت ماده ۵۱ یعنی دفاع مشروع قابل توجیه است .منشور ملل متحد ودیوان بین المللی دادگستری موضع کاملا” روشنی دارند ولی متاسفانه قبح توسل به زور شکسته شده وبعد از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی به کرات شاهد توسل به زور بودیم.برای مثال در ۷اکتبر ۲۰۰۱آمریکا به افغانستان حمله میکند،۲۰مارس ۲۰۰۳ عراق مورد تهاجم آمریکا وانگلستان قرار میگیرد.می توان بیان کرد که عامل اصلی این تحول که اصل بنیادین منشور ملل متحد از بین رفته است دولت آمریکا است.آقای بولتن مقالات متعددی را نوشت وبا صراحت اعلام کرد که این اصل در حقوق بین الملل وجود ندارد.دولت آمریکا بر این عقیده است که در مواقعی که منافع امنیتی حیاتی در خطر است هیچ مانعی برای توسل به زور وجود ندارد وبارها واژه منافع امنیتی حیاتی را بکار برده است.آقای بوش بارها بعد از حمله سپتامبر اعلام میکند که دولت آمریکا هیچ وقت منتظر نیست که خطری او را تهدید کند که به زور متوسل شود وقبل از ان به خود حق توسل به زور را می دهد ونه تنها به آن بلکه به منافع جامعه بین المللی هم اشاره دارد.نظریه پرداز حقوقی آمریکا آقای مایکل رایزمن در مقاله ای نظریه منافع حیاتی دولت آمریکارا توجیه حقوقی میکند وبه صورت روشن معتقد است که حقوق توسل به جنگ باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.در اینجا بیان میکند که در مواردی خطر بالقوه وقریب الوقوع است این حق وجود دارد که این خطر را دفع کند وبا مفهوم دفاع مشروع آن را توجیه می کند ضمنا”معتقد است که اگر احتمال حمله در سالهای آینده وجود داشته باشد هم می تواند به زور متوسل شود.وی برای تخریب نیروگاه هسته ای عراق در سال ۱۹۸۱ هم همین نظر را داشت.سوال این است آیا حقوق بین الملل و ماده ۵۱ دستخوش تغییراتی از طریق عرف بوده یا نه؟در سالهای اخیر این فرصت به دیوان بین المللی دادگستری داده شد که در مورد ماده۵۱ موضع خود را مشخص کند،در این میان سه رای ترافعی ودو رای مشورتی مورد توجه است:
۱- رای ۱۹۸۶،رای نیکاراگوئه که منبع مهم حقوق بین الملل است در مورد اختلاف بین آمریکا ونیکاراگوئه.
۲- رای ۱۹۹۶ در مورد مشروعیت تهدید به توسل به سلاح هسته ای .
۳- رای سکوهای نفتی آمریکا وایران در سال۲۰۰۳.
۴- رای مشورتی در مورد مشروعیت ساخت دیوار در فلسطین.
۵- رای مشورتی۲۰۰۵دیوان بین المللی دادگستری بین اوگاندا وکونگو.
چنین به نظر میرسد که دیوان بین المللی دادگستری طرفدار تفسیر مضیق از ماده۵۱ منشور است ومانع تفسیر موسع آمریکا واسرائیل است.اما با وجود اینکه امکان نظر دهی در مورد خطر قریب الوقوع را داشت پاسخ روشن ودقیقی نداد ولی تاکید داشت که در مقابل یک حمله مسلحانه یک دولت باید اصل اساسی حقوق عرفی یعنی تناسب وضرورت را مورد توجه قرار دهد،یعنی حمله باید حتما” رخ داده باشد.
دیوان در پاراگراف ۱۷۶رای ۱۹۸۶ وپاراگراف۴۱رای ۱۹۹۶تناسب وضرورت را مورد تاکید قرار میدهد.این تفسیری بیش نیست ولی در سکوهای نفتی ایران با صراحت بیشتری بیان شد،در پاراگراف ۵۱ این رای دیوان بین المللی دادگستری می گوید که ادعای امریکا در مورد دفاع مشروع مورد توجه است ولی برای بهره بردن از این اصل باید ثابت می کرد که قربانی یک حمله مسلحانه توسط ایران است وچون این مسلم نبوده است دیوان نمی تواند این حمله را باماده۵۱ منشور توجیه کند ودر پاراگراف ۱۳۹ رای مشروعیت ساخت دیوار در فلسطین میگوید این حق ذاتی دولتها تنها در صورت وقوع یک حمله مسلحانه علیه یک دولت امکانپذیر خواهد بود.در حالی که اگر نگاهی به نظریات شخصی قضات دیوان بین المللی دادگستری بیندازیم متوجه کشمکش بین آنها برای تفسیر مضیق وموسع می شویم.برای مثال خانم هیگنز ریس دیوان بین المللی دادگستری در قضیه دیوار ایراد میگیرد که ساخت دیوار حائل در قالب ماده۵۱ است،اسرائیل این حق را برای خود می بیند که نه تنها به زور متوسل شود بلکه دیوار بسازد در حالی که این رای بیان می کندکه اسرائیل نمیتواند به این اصل توسل کند چون اسرائیل هیچگاه ادعا نکرده که فلسطین یک دولت است وآن را به رسمیت نشناخنه پس دفاع مشروع که باید دولت در مقابل دولت باشد جایی ندارد بنابرین می بینیم که خانم هیگنز معتقد به تفسیر موسع است.چنین به نظر میرسد که این اقلیت تفسیر موسع به اکثریت میرسد.سنگ بنای این موضوع در موقع آقای کوفی عنان گذاشته شده است.وی معتقد است دنیا عوض شده وامکان کنترل سرزمین واعمال موثر حاکمیت دولتها نیست.عده ای معتقد هستند که ماده۵۱ را عرف می تواند دور بزند چون خود دیوان گفته که تصویب ماده ۵۱ به حیات عرف خاتمه نمیدهد .
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران”

سایر

تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران

دانلود تحقیق با موضوع دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران،
در قالب word و در 10 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
با مراجعه به تاريخ مي بينيم بشر در مقابل عملي كه ناعادلانه و غيرمشروع بوده سر فرود نياورده و دفاع در برابر چنين عملي را جزء حقوق طبيعي خود مي داند، زيرا انسان با تبعيت از غريزه به هنگام خطر مقابله به مثل مي كند و آن را نوعي حق براي خود و نوعي تكليف نسبت به ديگران مي داند و روابط انساني و اجتماعي ايجاب مي كند كه افراد در صورت حمله و تهاجم ناعادلانه ديگران ساكت نمانند و 
قانون نيز چنانچه كساني را كه در شرايط دفاع باشند مجازات نخواهد كرد. حقوقدانان براي توجيه دفاع مشروع دو نظر كلي را مورد توجه قرار داده و اساس دفاع را يكي از آن دو دانسته اند؛ اول اجبار، دوم اجراي حق يا انجام تكليف. طبق نظريه اجبار عمل انجام شده در دفاع مشروع جرم است، ولي جرمي كه قابل مجازات نيست. دليل طرفداران اين عقيده اين است كه تهاجم غيرمشروع آزادي را از بين مي برد و جرم 
تحت تاثير اغتشاشات ارادي انجام مي گيرد. به عبارت ديگر تحت تاثير حفظ «من» جرم به وجود آمده و اراده آدمي در انجام آن نقش قابل قبول نخواهد داشت زيرا جبر ناشي از تجاوز غيرمشروع انسان را به ارتكاب جرم وادار كرده است. براساس نظريه دوم در دفاع مشروع شخص حقي را اجرا كرده و حتي تكليف خود را براي اجراي عدالت به جا آورده است. در اين مورد دفاع مشروع جرم نيست كه مجازاتي را براي آن در نظر گرفت. طبق ماده ۴۳ قانون مجازات عمومي، اصلاحي ۱۳۵۲ هر كس در مقام دفاع از نفس و يا 
ناموس يا مال خود يا ديگري و يا آزادي تن خود و يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز فعلي و يا خطر قريب الوقوع عملي را انجام دهد كه جرم باشد در صورت اجتماع شرايط ذيل قابل تعقيب و مجازات نخواهد بود؛ اولاً دفاع بايد با تجاوز و خطر متناسب باشد ثانياً توسلي به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً ممكن نباشد يا مداخله قواي مزبور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود. ثالثاً تجاوز و خطر ناشي از تحريك خود شخص 
نباشد و عمل ارتكابي بيش از حد لازم نباشد و همچنين دفاع از نفس يا ناموس يا عرض و مال يا آزادي تن وقتي جايز است كه او ناتوان از دفاع بوده و تقاضاي كمك كند يا در وضعي باشد كه امكان استمداد نداشته باشد. براساس ماده ۴ مقاومت در مقابل قواي تاميني و انتظامي در مواقعي كه مشغول انجام وظيفه خود هستند دفاع محسوب نمي شود، ولي هرگاه قواي مزبور از حدود وظيفه خود خارج شوند و حسب ادله و قرائن موجود خوف آن باشد كه عمليات آنان موجب قتل، جرح يا تعرض به عرض يا ناموس شود، در اين صورت 
دفاع جايز است. دفاع مشروع يا دفاع قانوني عبارت است از توانايي بر دفع تجاوز قريب الوقوع و ناحقي كه نفس، عرض، ناموس، مال و آزادي تن خود و ديگري را به خطر انداخته است. دفاع مشروع قدرتي بازدارنده با هدف جلوگيري از خطرهايي است كه رهايي از آن جز با ارتكاب جرم ممكن نيست ولي دفع جلوگيري از خطرهاي مذكور هيچ وقت نبايد با انگيزه انتقام جويي و آزار و اذيت همراه باشد. دفاع مشروع 
حق هر انساني براي حفظ جان، مال و ناموس خود يا ديگري در بسياري از موارد ضروري شناخته شده است. استيفاي اين حق وقتي جايز است كه جامعه قادر به حمايت از جان، مال و ناموس انسان نباشد، لذا دفاع مشروع وضعي استثنايي و تابع شروطي است كه تخطي از آن تكاليف متقابلي را براي مدافع به وجود مي آورد. دفاع مشروع از جمله جهاتي است كه قانونگذار فعل ضروري را صراحتاً اجازه داده و وصف مجرمانه را از آن زدوده است، به همين دليل مدافع مشروع در چنين حالتي نه تنها مقصر نيست بلكه ضامن خسارت ها يا صدمات وارده ديگري نيز است.
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران”

سایر

تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران

دانلود تحقیق با موضوع دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران،
در قالب word و در 32 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
با مراجعه به تاريخ مي بينيم بشر در مقابل عملي كه ناعادلانه و غيرمشروع بوده سر فرود نياورده و دفاع در برابر چنين عملي را جزء حقوق طبيعي خود مي داند، زيرا انسان با تبعيت از غريزه به هنگام خطر مقابله به مثل مي كند و آن را نوعي حق براي خود و نوعي تكليف نسبت به ديگران مي داند و روابط انساني و اجتماعي ايجاب مي كند كه افراد در صورت حمله و تهاجم ناعادلانه ديگران ساكت نمانند وقانون نيز چنانچه كساني را كه در شرايط دفاع باشند مجازات نخواهد كرد. حقوقدانان براي توجيه دفاع مشروع دو نظر كلي را مورد توجه قرار داده و اساس دفاع را يكي از آن دو دانسته اند؛ اول اجبار، دوم اجراي حق يا انجام تكليف. طبق نظريه اجبار عمل انجام شده در دفاع مشروع جرم است، ولي جرمي كه قابل مجازات نيست. دليل طرفداران اين عقيده اين است كه تهاجم غيرمشروع آزادي را از بين مي برد و جرم تحت تاثير اغتشاشات ارادي انجام مي گيرد. به عبارت ديگر تحت تاثير حفظ «من» جرم به وجود آمده و اراده آدمي در انجام آن نقش قابل قبول نخواهد داشت زيرا جبر ناشي از تجاوز غيرمشروع انسان را به ارتكاب جرم وادار كرده است. براساس نظريه دوم در دفاع مشروع شخص حقي را اجرا كرده و حتي تكليف خود را براي اجراي عدالت به جا آورده است. در اين مورد دفاع مشروع جرم نيست كه مجازاتي را براي آن در نظر گرفت. طبق ماده ۴۳ قانون مجازات عمومي، اصلاحي ۱۳۵۲ هر كس در مقام دفاع از نفس و يا ناموس يا مال خود يا ديگري و يا آزادي تن خود و يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز فعلي و يا خطر قريب الوقوع عملي را انجام دهد كه جرم باشد در صورت اجتماع شرايط ذيل قابل تعقيب و مجازات نخواهد بود؛ اولاً دفاع بايد با تجاوز و خطر متناسب باشد ثانياً توسلي به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً ممكن نباشد يا مداخله قواي مزبور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود. ثالثاً تجاوز و خطر ناشي از تحريك خود شخص نباشد و عمل ارتكابي بيش از حد لازم نباشد و همچنين دفاع از نفس يا ناموس يا عرض و مال يا آزادي تن وقتي جايز است كه او ناتوان از دفاع بوده و تقاضاي كمك كند يا در وضعي باشد كه امكان استمداد نداشته باشد. براساس ماده ۴ مقاومت در مقابل قواي تاميني و انتظامي در مواقعي كه مشغول انجام وظيفه خود هستند دفاع محسوب نمي شود، ولي هرگاه قواي مزبور از حدود وظيفه خود خارج شوند و حسب ادله و قرائن موجود خوف آن باشد كه عمليات آنان موجب قتل، جرح يا تعرض به عرض يا ناموس شود، در اين صورت دفاع جايز است. دفاع مشروع يا دفاع قانوني عبارت است از توانايي بر دفع تجاوز قريب الوقوع و ناحقي كه نفس، عرض، ناموس، مال و آزادي تن خود و ديگري را به خطر انداخته است. دفاع مشروع قدرتي بازدارنده با هدف جلوگيري از خطرهايي است كه رهايي از آن جز با ارتكاب جرم ممكن نيست ولي دفع جلوگيري از خطرهاي مذكور هيچ وقت نبايد با انگيزه انتقام جويي و آزار و اذيت همراه باشد. دفاع مشروع حق هر انساني براي حفظ جان، مال و ناموس خود يا ديگري در بسياري از موارد ضروري شناخته شده است. استيفاي اين حق وقتي جايز است كه جامعه قادر به حمايت از جان، مال و ناموس انسان نباشد، لذا دفاع مشروع وضعي استثنايي و تابع شروطي است كه تخطي از آن تكاليف متقابلي را براي مدافع به وجود مي آورد. دفاع مشروع از جمله جهاتي است كه قانونگذار فعل ضروري را صراحتاً اجازه داده و وصف مجرمانه را از آن زدوده است، به همين دليل مدافع مشروع در چنين حالتي نه تنها مقصر نيست بلكه ضامن خسارت ها يا صدمات وارده ديگري نيز است.وجوب دفع زيان از نفس از بديهيات عقلي است كه شرع آن را تاييد كرده است، پس اگر كسي با وجود توانايي زيان را از خود دفع نكند، به نداي فطرت خويش پاسخ نداده و سزاوار سرزنش است.درباره مشروعيت عمل مجرمانه حين دفاع علماي حقوق نظريه هاي گوناگوني بيان كرده اند، گروهي مبناي مشروعيت دفاع را اجبار معنوي مي دانند و معتقدند كسي كه مورد تهديد قرار مي گيرد به علت هيجان و اختلال اراده نتواند بر اعمال خود تسلط يابد و اجباراً به ارتكاب جرم مبادرت مي كند. بر پايه نظريه ديگر علماي حقوق كه ماده قانون مجازات نيز ملهم از آن است، دفاع مشروع يك عامل موجه به شمار مي آيد.يعني كسي كه به دفع تجاوز مي پردازد و در اثناي آن مرتكب جرم مي شود حقي را ناگزير اعمال مي كند كه قانوناً استيفاي آن به عهده جامعه است زيرا اصولاً دفاع از جان و مال شهروندان وظيفه يي است كه به جامعه تفويض شده و قواي دولتي مامور اجراي آن هستند ليكن چون توسل به اين قوا در وضع اضطرار ميسر نيست اشخاص خود مي توانند به اين مهم قيام كنند. بعضي از حقوقدانان معتقدند كه دفاع در برابر تعرض نامشروع نه تنها اعمال حق بلكه اداي يك وظيفه است و دفاع از فردي كه در مقابل متجاوز نيازمند كمك است يك وظيفه اخلاقي و حتي قانوني است كه در اسلام چنين دفاعي از مصاديق تعاون بر تقوا به شمار آمده است. برخي ديگر از حقوقدانان حتي فراتر از اين مرحله رفته و اعلام مي دارند كه اداي اين وظيفه در جهت استقرار عدالت در جامعه و دفاع از آن نيز مفيد است
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق دفاع مشروع در حقوق جزايي ايران”