سیاست

تحقیق سورئاليسم

دانلود تحقیق با موضوع سورئاليسم،
در قالب word و در 24 صفحه، قابل ویرایش.

بخشی از متن تحقیق:

سورئاليسم
بعد
از پايان جنگ جهاني اول شيوه اي جديد به نام «وهمگري» يا سوئاليسم تكوين
يافت و ابتدا بر علم ادبي حكمفرما شد و واژه سورئاليسم را ابتدا آپولينز
شاعر فرانسوي در 1917 به معني لغوي «واقعيت برتر» آن هم در تفسير يكي از
نمايشنامه هاي خود به كار برد و اين مكتب هنرهاي تجسمي را در بر مي گرفت و
هنرمندان جدا شده از نهضت دادارا گرد خود آورده و بناي اين مكتب مهم و رويا
و تداعي آزاد و صور مكتوم در ضمير ناهشيار است. و يكي از اهداف هنرمند يا
شاعر اين است كه نيروي خيالي خود را با عقل و ارائه بيرون آورد و از قيد و
بند اجتماعي آزاد كند. از هنرمندان اين دوره آرپ، جورجو اكيريكو، ماكس
ارنست، كله، ماسون خوان ميروه، پيكاسو و از هنرمنداني كه بعدها اين مكتب
روي آوردند ماگريت، سالودوردالي جاكومتي پيكرتراش، تانگي، شاگال.
خصوصيات برخي از هنرمندان سورئال
ماكس تخيلي بي بند و مرز را در نقاشي هايش به كار مي برد.
جانسون نقش هاي برانگيخته از ضمير ناهشيار خود را بدون عقل و منطق ترسيم مي‌كند …
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق سورئاليسم”

گرافیک

تحقیق سبك سورئاليسم

دانلود تحقیق با موضوع سبك سورئاليسم،
در قالب word و در 317 صفحه، قابل ویرایش.

بخشی از متن تحقیق:

انسان بدوي چون «دم» يا «روان» خود را شناخت، بر او نام همزاد داد و در تصوير بركه‌ها با او ملاقات و در سايه هايش او را همراه نمود و موجودات ديگر را نيز به خود قياس سپس بر اين باور شد كه جادو علمي است قابل اطمينان و او را از گزند حوادث مصون و بر غلبه با دشمنان ياري مي دهد . او با جادو ، رقصها ، شكلهاي نقاشي شده بسيار ساده و انتزاعي و باورهايي راسخ ، بر مراسم جادويي تأكيد مي ورزيد و اين اعمال را تنها داروي امراض و بركت ريزش باران و غلبه بر رقيب و شكار مي دانست . ولي هر چه از عمر بشر گذشت ، برخورد او  با عالم خارج بيشتر ، و آزمايشهاي او مكررتر شد . حوزه ديد و دريافت او وسعت گرفت و مفاهيم كهنه بي اعتبار گشت . بشر بيش از بيش به جدايي بي جان و جاندار و انسان و حيوان پي برد . جان را به حيوانات و گياهان مختص ساخت و خود را واجد چيزي پنداشت برتر و فاخرتر از جان سائقه خودبيني بر آن شد كه «روان» يا «روح» آدمي كاملا’ از جسم مستقل است و بر خلاف «جان حيواني» با مردن تن، نمي ميرد . او در جريان قرون ، مفهوم «روح» را گسترد و حالات «دروني»  خود  را كه نمي توانست به عضو معيني نسبت دهد ، نشأت روح مرموز خود دانست.   «افلاطون مانند سقراط «روح» را جوهري فعال خواند كه در انسان سه جلوه دارد:
عقلي و شوقي و شهوي . جلوه عقلي برترين جلوه هاست . بايد بدان گرائيد و كوشيد تا همواره بر دو جلوه ديگر چيرگي ورزد ».
«از يكسو ارسطو وحدت و هماهنگي موجود ميان فعاليت هاي ارگانيسم را «روح» ناميد، روح ارسطويي به سه وجه ظاهر مي شود : يكي بصورت روح گياهي كه كارش تغذيه و توليد مثل است ، ديگري روح حيواني كه احساس و  تخيل را مي سازند ، ديگري روح عقلي كه باقي و خالد است2».
از سوي ديگر ، طبيبان يوناني وجود روح را مورد ترديد قرار دادند و بدن را موجه «حالات رواني» تلقي كردند . در قرن پنجم (قبل از مسيح) ، الكسئون از تشريح بدن انسان و تأمل در چگونگي امر «ديدن» پي برد كه «مغز» انسان مبدأ اصلي حالات روحي است . ولي مغز به خودي خود كار نمي‌كند ، بلكه به وسيله «حواس» از عالم خارج مايع مي‌گيرد….
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق سبك سورئاليسم”