دانلود پاورپوینت با موضوع روانشناسی وجودی،
در قالب ppt و در 18 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
در قالب ppt و در 18 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
روان شناسی وجودی ابتدا در اروپا به وجود آمد و به تدریج به آمریکا کشیده شد.
بنابراین، وجودنگری طغیانی ست علیه روان شناسی هایی که از ماهیت بنیادی ما که انسان است، غافل شده اند.
پیشنیه فلسفی:
منشا فلسفه وجودی به فیلسوف دانمارکی، سورت کی یرکگارد در قرن نوزدهم بر می گردد.
مفهوم اصلی این جنبش، وجود است. این جنبش توجه خود را به جوهر چیزها معطوف نمی کند، بلکه به وجود آنها، و مخصوصا به وجود انسان توجه دارد.
وجودنگرها قبول ندارند که جوهر، برترین است. تنها چیز واقعی وجود است، باقی صرفا انتزاع یا تجرید است.
منشا فلسفه وجودی به فیلسوف دانمارکی، سورت کی یرکگارد در قرن نوزدهم بر می گردد.
مفهوم اصلی این جنبش، وجود است. این جنبش توجه خود را به جوهر چیزها معطوف نمی کند، بلکه به وجود آنها، و مخصوصا به وجود انسان توجه دارد.
وجودنگرها قبول ندارند که جوهر، برترین است. تنها چیز واقعی وجود است، باقی صرفا انتزاع یا تجرید است.
سورن کی یرکگارد (1813-1855):
کی یرکگارد یک فیلسوف مذهبی و به این علت وجودنگر بود که تصور می کرد انسان ها همواره دوست دارند جاودانگی خداوند را داشته باشند، در حالیکه به طور همزمان پی می برند که وجود آنها صرفا موقتی است. بنابراین، بین آرزوی آنها برای جاودانگی و پی بردن آنها به موقتی و متناهی بودن وجودشان، تعارض ایجاد شد که نتیجه آن اظطراب، عذاب و وحشت بوده است.
کی یرکگارد یک فیلسوف مذهبی و به این علت وجودنگر بود که تصور می کرد انسان ها همواره دوست دارند جاودانگی خداوند را داشته باشند، در حالیکه به طور همزمان پی می برند که وجود آنها صرفا موقتی است. بنابراین، بین آرزوی آنها برای جاودانگی و پی بردن آنها به موقتی و متناهی بودن وجودشان، تعارض ایجاد شد که نتیجه آن اظطراب، عذاب و وحشت بوده است.
مارتین هایدگر (1889-1976):
از نظر هایدگر، وجود انسان به طور نزدیکی با دنیا (هستی وجود) و مسائل دیگر انسان پیوند یافته است. از بین تمام حیوانات، فقط انسان ها از وجود خودشان اگاه هستند. هایدگر نیز مانند کی یرکگارد، انسان ها را در تعارض می بیند. انسان ها در دنیای موقتی افراد بیگانه و تهدیدها زندگی می کنند. به علاوه، آنها در بحر تفکر مرگ غیرقابل گریز فرو رفته اند، که حاصل آن تجربه ی دلواپسی و وحشت است. آنها کوشیدند تا با عمل کردن به شیوه ی معمول، بر این وحشت چیره شوند. هایدگر این شیوه را نادرست می دانست. بنابراین، انسان ها مجبور بودند این واقعیت را که مرگ اجتناب ناپذیر است و نیستی در پی آن است، بپذیرند. وجود انسان ها به آن ها قبولانده شده و تا زمان مرگ همچنان به آن ها تعلق خواهد داشت …
از نظر هایدگر، وجود انسان به طور نزدیکی با دنیا (هستی وجود) و مسائل دیگر انسان پیوند یافته است. از بین تمام حیوانات، فقط انسان ها از وجود خودشان اگاه هستند. هایدگر نیز مانند کی یرکگارد، انسان ها را در تعارض می بیند. انسان ها در دنیای موقتی افراد بیگانه و تهدیدها زندگی می کنند. به علاوه، آنها در بحر تفکر مرگ غیرقابل گریز فرو رفته اند، که حاصل آن تجربه ی دلواپسی و وحشت است. آنها کوشیدند تا با عمل کردن به شیوه ی معمول، بر این وحشت چیره شوند. هایدگر این شیوه را نادرست می دانست. بنابراین، انسان ها مجبور بودند این واقعیت را که مرگ اجتناب ناپذیر است و نیستی در پی آن است، بپذیرند. وجود انسان ها به آن ها قبولانده شده و تا زمان مرگ همچنان به آن ها تعلق خواهد داشت …
