گرافیک

تحقیق معني حقیقی هنر و هنرمند

دانلود تحقیق با موضوع معني حقیقی هنر و هنرمند ،
در قالب word و در 68 صفحه قابل ویرایش.
 

بخشی از متن تحقیق:
با گذر از مكتب ها و سبك هاي  فكري فرهنگي و با همة تعاريفي كه متفكران و فيلسوفان از هنر و عوالم هنري كرده اند: هنر، شايد به دليل بازگشت اش به حس انساني و شايد به خاطر تكيه اش بر شهود و مكاشفه كارآيي بسيار در انتقال تجربه هاي دروني و باطني زندگي آدمي دارد و خبر از رهايي مي آورد كه قفل آنها با هيچ كليد ديگري گشودني نيست. هنر مسيري در زندگي آدمي مي گشايد كه با پاي چوبي خردورزي و منطق استدلالي نمي توان از آن گذشت. آفرينش هنري در زندگي معنوي آدمي ارجي والا دارد و از اين جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه مي كند.
و فلسوف و فلسفه چه حق دارد كه از امري والاتر از خود سخن گويد. آيا فيلسوف همان نيست كه در زندان فلسفه، در همان غاري بسر مي برد كه افلاطون ما را از ظلمت آن
مي ترساند؟
جايي كه از حقيقت جز در پيكره سايه هايي بر ديوار نمي توان با خبر شد؟ آيا هنرمند آن زنداني رها شدة آن غار نيست كه به ياري شهود هنري با نور حقيقي جهان آشنا شده است و براي ديگران خبر از حقيقت آورده، پس چرا بايد وقت خود را با خواندن بحث و جدل در مورد انواع فلسفه هايي بپردازيم كه در آستانة كشف حقيقت متوقف شده اند؟
هنرمندان به اعتباري هرگز به دنبال فلسفه نيستند، آنها تنها سعي مي كنند كه در تكنيك كار خويش مهارت بيشتري كسب كنند، وليكن آنچه در تكنيك و قالب كار هنري آنها به مثابه محتوا اظهار مي شود چيست اگر فلسفه نيست؟
معمول است كه انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از يكديگر تقسيم مي كنند عقل و احساس. آنگاه عقل را متعلق به ساحت عقل مي دانند و هنر را متعلق به ساحت احساس و نسبت و رابطه عقل و احساس را مغفول باقي مي گذارند. ساحت عمل و ساحت نظر را از يكديگر مجزا كرده اند وميان آن دو را چنان شكاف عظيمي انداخته اند كه هرگز پر نمي شود، حال آنكه نظر و عمل انسان در اصل و منشأ  كند و گرنه هيچ عملي را نمي توان منتسب به كسي دانست.
از منطق نمي توان انتظار داشت كه امور از يكديگر انتزاع نكند و اعتبارات مختلف را براي واقعيت قائل نشود. خطاي كار از آنجا آغاز مي شود كه براي اين اعتبارات و انتزاعات مستقل از يكديگر ، قائل به اصالت و حقيقت شويم… اين خطاست كه به ‌منطقي منتهي مي شود و علم و حكمت و فلسفه و سياست و دين، يعني مظاهر مختلف حقيقت واحد، به مثابه حقيقتي مستقل از يكديگر اعتبار مي شوند و اشتراك و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار مي گيرد. خطايي نيست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهيت از وجود بسنده كند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهيت عين يكديگراند و لكن خطا آنجاست كه براي اين اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتي در وجود قائل شويم وفراموش كنيم كه اصلاً وجود و ماهيت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چيزي به اسم ماهيت و مستقل از وجود، موجود نيست…

دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق معني حقیقی هنر و هنرمند”

مطالعات هنر

تحقیق هنر و انواع آن

دانلود تحقیق با موضوع هنر و انواع آن،
در قالب word و در 20 صفحه، قابل ویرایش.

بخشی از متن مقاله:
توضیحات:
تعاریف:
2-1- تعریف هنر و هنرمند:
بنا به تعریف دکتر مهدی حجت، هنر ظرفی است که مظروف آن آدمی است. هنر، طراحی همه چیزهایی است که انسان با آن سر و کار دارد.

هنرمند کسی است که وحدت نگاه خود را، بر کثرت نگاه ما، منطبق می‌کند. اجزای پراکنده حس و اندیشه و نسبیت زیبایی شناسانه را به زندگی، در پدیده‌ای چندبعدی و به گونه‌ای متحد و متشکل، به ما می‌نمایاند.

دقیقاً بر این اساس، با اینکه هنرمند با همین زندگی و از همین زندگی می‌جوشد، آنچه به ما ارائه می‌دهد، متفاوت از آن چیزی ست که خود دیده و یا رسیده و دریافته‌ایم.

2-2- تاریخ پیدایش هنر:
اگر با اين سؤال برخورد كنيم كه هنر در چه زماني و در كجا پديد آمد و ظهور كرد و در پيشينه هستي آدمي، كندوكاو كنيم، خواهيم ديد هنر همزاد انسان است. هيچ زمان و زميني نمي‏توان يافت كه اثري از هنر در آن نباشد. گويا آدمي با هنر آفريده شده، با هنر زيست كرده و با هنر از اين جهان به ديار ديگر شتافته است. اين همراهيِ انسان با هنر حكايت از ارتباط جوهري هنر با انسان دارد. اگر هنر امري عارضي براي انسان بود، هرگز چنين تلازمي با آن پيدا نمي‏كرد. مي‏بايست چيزي در جوهر و گوهر آدمي باشد كه هنر از آن سرچشمه گرفته و ظهور كرده باشد. پس براي شناخت دقيق هنر، بايد انسان را شناخت و در حقيقت او كاوش كرد.

2-3- اثر هنری:
اثر هنری آفریده هنرمند است و هنرمند، مانند هر خالق دیگری تا جایی خالق و آفریننده است که با اراده و اختیار خود به آفرینش می‌پردازد. از این رو، اثر هنری آفریده ارادی هنرمند است و آفرینش نمی‌تواند غیرارادی باشد.

پس در هر کار هنری تا آن جا که هنرمند به اراده خود به آفرینش می‌پردازد، هنر ظهور می‌کند و هر قدر از نقش عنصر اراده کاسته و بر عامل تصادف و شانس تکیه شود، آفرینش هنری کاهش و هنر تنزّل و تقلیل پیدا می‌کند. در ادامه خواهیم گفت: زیبایی نیز رخ برمی‌تابد. ما هیچ گاه نقش زیبایی که دست تصادف و در برخورد آب و گِل و باد و آتش رقم زند، به عنوان یک اثر هنری نمی‌توانیم تلقّی کنیم. هنر، آفرینش ارادی هنرمند است.
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق هنر و انواع آن”