دانلود تحقیق با موضوع مقدمات ظهور،
در قالب word و در 42 صفحه، قابل ویرایش.
در قالب word و در 42 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
ابن شرف بس كه به مسكين درت مِسكينم هرگز آنقدر ندارم كه شوم مِسكينت
«اللّهمَّ صلّ علي محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم»!
دنيا،
ميدان تنازع حق و باطل، و سراي پيروزيها و شكستهاي گذراي اين دو جبهه
بوده و خواهد بود:«وتلك الأيّام نُداوِلُها بين النّاس»؛ اين روزگار [گاهي
فتح و غلبه، گاهي شكست و مغلوبيّت] را ما ميان خلايق ميگردانيم.1
آن چه
در اين ميان، اميد بخشِ دل خستهي مؤمنان است، فرجام گرم و شيريني است كه
قرآن كريم براي اين درگيري نويد داده است: «إنّ الذين يُحادّونَ اللّهَ
ورَسولَهُ أولائك في الأذلّين* كتب اللّهُ لاَءغلِبَنَّ أنا و رُسُلي»كساني
كه با خدا و رسولاش مخالفت ميكنند، آنان در پَستترين مرتبهي ذلّتاند.
خداوند، چنين حتم گردانيد كه البته من و فرستادگانام، [بر دشمنان] غالب
ميشويم.2
زبانِ «كتب اللّه…»، نشانهي ارادهي حتمي خدا است.
گويا،
مسير سربلندي و غلبهي حق و تحقّق آن فرجام روشن، تنها از راه آن ميدان
درگيري و نزاع ميگذرد. كه در آيه ديگري چنين آمده است: «بَل نَقذِفُ
بالحقّ علي الباطِل فَيَدمِغُهُ فإذا هو زاهقٌ»3؛ بلكه ما، هميشه، حق را بر
باطل پيروز ميگردانيم تا باطل را محو و نابود سازد.
در اين باره، آن
چه حايز اهمّيّت است، اين است كه «آيا نويد چنين فرجام زيبايي، كُشندهي
مسئوليّتهاي انساني و تاريخي پيروان حق خواهد بود. و يا اين كه هواداران
جبههي حق، در عين اميدواري و دل دادگي به اين قبيل بشارتها، بايد حركتي
هماهنگ با قانونها و سنّتهاي حاكم بر هستي، در جهتِ فراهم آوردن و زمينه
سازي آن روز موعود داشته باشند؟». اين جا است كه ضرورت بحث از علل، عوامل،
شرايط و زمينههاي ظهور، آشكار ميشود و آدمي را در پي كنكاش از آنها
وادار ميسازد …
«اللّهمَّ صلّ علي محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم»!
دنيا،
ميدان تنازع حق و باطل، و سراي پيروزيها و شكستهاي گذراي اين دو جبهه
بوده و خواهد بود:«وتلك الأيّام نُداوِلُها بين النّاس»؛ اين روزگار [گاهي
فتح و غلبه، گاهي شكست و مغلوبيّت] را ما ميان خلايق ميگردانيم.1
آن چه
در اين ميان، اميد بخشِ دل خستهي مؤمنان است، فرجام گرم و شيريني است كه
قرآن كريم براي اين درگيري نويد داده است: «إنّ الذين يُحادّونَ اللّهَ
ورَسولَهُ أولائك في الأذلّين* كتب اللّهُ لاَءغلِبَنَّ أنا و رُسُلي»كساني
كه با خدا و رسولاش مخالفت ميكنند، آنان در پَستترين مرتبهي ذلّتاند.
خداوند، چنين حتم گردانيد كه البته من و فرستادگانام، [بر دشمنان] غالب
ميشويم.2
زبانِ «كتب اللّه…»، نشانهي ارادهي حتمي خدا است.
گويا،
مسير سربلندي و غلبهي حق و تحقّق آن فرجام روشن، تنها از راه آن ميدان
درگيري و نزاع ميگذرد. كه در آيه ديگري چنين آمده است: «بَل نَقذِفُ
بالحقّ علي الباطِل فَيَدمِغُهُ فإذا هو زاهقٌ»3؛ بلكه ما، هميشه، حق را بر
باطل پيروز ميگردانيم تا باطل را محو و نابود سازد.
در اين باره، آن
چه حايز اهمّيّت است، اين است كه «آيا نويد چنين فرجام زيبايي، كُشندهي
مسئوليّتهاي انساني و تاريخي پيروان حق خواهد بود. و يا اين كه هواداران
جبههي حق، در عين اميدواري و دل دادگي به اين قبيل بشارتها، بايد حركتي
هماهنگ با قانونها و سنّتهاي حاكم بر هستي، در جهتِ فراهم آوردن و زمينه
سازي آن روز موعود داشته باشند؟». اين جا است كه ضرورت بحث از علل، عوامل،
شرايط و زمينههاي ظهور، آشكار ميشود و آدمي را در پي كنكاش از آنها
وادار ميسازد …