دانلود پاورپوینت با موضوع شهر اسلامي،
در قالب ppt و در 19 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
ارکان هويت اسلامي يک شهر:
– قوانين حاکم بر شهر و جامعه مجموعاً بايد اسلامي باشد.
2- مديران بايد متعهد به اسلام، متخصص در مسئوليت هاي خود و ولايتمدار باشند.
3- روابط اجتماعي مسلمانان باهم و با غير مسلمانان بايد مبتني بر قوانين، احكام و ارزش هاي اسلامي باشد.
4- معماري و شهرسازي در مجموع، بايد تأمين کننده نسبي نيازهاي مادي و بسترساز نيازهاي معنوي شهروندان باشد.
از بررسي معماري خانه ها در شهرهاي سنتي، مي توان به ارزش هاي زير دست يافت:
محور
بندي و ارزش گذاري فضاهاي داخلي به گونه اي كه مهمترين فضاهاي خانه مانند
پذيرايي و نشيمن خانوادگي درمحور اصلي، وسپس فضاهاي خصوصي درمحورهاي
فرعيتر ونهايتاً فضاهاي خدماتي و راهروها و پلهها و سرويسهاي بهداشتي در
فرعيترين محورها ومحلها قرار ميگرفتند.
عرصهبندي فضاهاي مختلف
داخلي، به گونه اي كه براي همة افراد هم امكان فضاي كاملاً خصوصي خواب و
مطالعه وعبادت را دركنار فضاي خانوادگي اتاق نشيمن و بازي بچهها و هم فضاي
پذيرايي از مهمان را همزمان با كمترين مزاحمت در كنار هم فراهم مينمود.
داشتن
هندسهاي شگفتي ساز، كه حركت از كثرت و تنوع رابه مركزيت و وحدت به
گونهاي كاملاً طبيعي و متوازن وموزون تداوم ميبخشيدكه جانمايـة نظم در
طراحي بود؛ و همچون تار قالي در قاموس طراحي پنهان شده و تناسبات طول وعرض،
عرصهها وحوزههاي فضايي را هماهنگ و منسجم ميساخت. محور بنديهاي افقي،
حوزههاي فضايي را در سطح پيوند ميداد ومحل تلاقي اين محورها با كمك
تناسباتي كه با ارتفاع مناسب بدنهها و سقفها ايجاد ميشد. اين نقاط عطف
ووحدت آفرين از زمين كنده شده و سبك و سيال در فضا قرار ميگرفتند.
در
بدنة نماها، كتيبه بندي روي ديوارها و نماها را آرام ميكرد ومحورهاي افقي
را درارتفاع نيز تثبيت مينمود. تقسيمات وتناسبات دلنشين نماها در طول خود،
بر محور مركزي آن ( كه هميشه فضاي باز بود، ونه بسته) تأكيد مي کرد وبدين
گونه دو فضاي متقابل را آشتي ميداد وهم آغوش ميساخت؛ و فضاها براي عبور
انسان وحضور انسان، راه باز ميكردند و از هم سبقت ميگرفتند و چتر
ميزدند.
آب نما دركانون فضاي باز و در دل سبزهها، پنجرهاي ميشود به
سوي لايتناهاي آسمان و چشمة هميشه جوشان خورشيد و زمزمة باد، استري براي
معراج خيال به سرزمين روح.
پنجره با قامت عمودي خود، پيوندي است ميان
زمين و آسمان ونگاه بيننده را از خاك به افلاك ميبرد و انديشه را سرشار از
معني ودل را از آرامش وصال لبريز مينمايد.
– قوانين حاکم بر شهر و جامعه مجموعاً بايد اسلامي باشد.
2- مديران بايد متعهد به اسلام، متخصص در مسئوليت هاي خود و ولايتمدار باشند.
3- روابط اجتماعي مسلمانان باهم و با غير مسلمانان بايد مبتني بر قوانين، احكام و ارزش هاي اسلامي باشد.
4- معماري و شهرسازي در مجموع، بايد تأمين کننده نسبي نيازهاي مادي و بسترساز نيازهاي معنوي شهروندان باشد.
از بررسي معماري خانه ها در شهرهاي سنتي، مي توان به ارزش هاي زير دست يافت:
محور
بندي و ارزش گذاري فضاهاي داخلي به گونه اي كه مهمترين فضاهاي خانه مانند
پذيرايي و نشيمن خانوادگي درمحور اصلي، وسپس فضاهاي خصوصي درمحورهاي
فرعيتر ونهايتاً فضاهاي خدماتي و راهروها و پلهها و سرويسهاي بهداشتي در
فرعيترين محورها ومحلها قرار ميگرفتند.
عرصهبندي فضاهاي مختلف
داخلي، به گونه اي كه براي همة افراد هم امكان فضاي كاملاً خصوصي خواب و
مطالعه وعبادت را دركنار فضاي خانوادگي اتاق نشيمن و بازي بچهها و هم فضاي
پذيرايي از مهمان را همزمان با كمترين مزاحمت در كنار هم فراهم مينمود.
داشتن
هندسهاي شگفتي ساز، كه حركت از كثرت و تنوع رابه مركزيت و وحدت به
گونهاي كاملاً طبيعي و متوازن وموزون تداوم ميبخشيدكه جانمايـة نظم در
طراحي بود؛ و همچون تار قالي در قاموس طراحي پنهان شده و تناسبات طول وعرض،
عرصهها وحوزههاي فضايي را هماهنگ و منسجم ميساخت. محور بنديهاي افقي،
حوزههاي فضايي را در سطح پيوند ميداد ومحل تلاقي اين محورها با كمك
تناسباتي كه با ارتفاع مناسب بدنهها و سقفها ايجاد ميشد. اين نقاط عطف
ووحدت آفرين از زمين كنده شده و سبك و سيال در فضا قرار ميگرفتند.
در
بدنة نماها، كتيبه بندي روي ديوارها و نماها را آرام ميكرد ومحورهاي افقي
را درارتفاع نيز تثبيت مينمود. تقسيمات وتناسبات دلنشين نماها در طول خود،
بر محور مركزي آن ( كه هميشه فضاي باز بود، ونه بسته) تأكيد مي کرد وبدين
گونه دو فضاي متقابل را آشتي ميداد وهم آغوش ميساخت؛ و فضاها براي عبور
انسان وحضور انسان، راه باز ميكردند و از هم سبقت ميگرفتند و چتر
ميزدند.
آب نما دركانون فضاي باز و در دل سبزهها، پنجرهاي ميشود به
سوي لايتناهاي آسمان و چشمة هميشه جوشان خورشيد و زمزمة باد، استري براي
معراج خيال به سرزمين روح.
پنجره با قامت عمودي خود، پيوندي است ميان
زمين و آسمان ونگاه بيننده را از خاك به افلاك ميبرد و انديشه را سرشار از
معني ودل را از آرامش وصال لبريز مينمايد.