دانلود فایل”تحقیق با موضوع قاچاق و عناصر آن”
2019-07-22 13:46:47
|پروژه|مقاله|پاورپوینت|تحقیق|نقشه|کتاب|جزوه|کارآموزی|طرح توجیهی
دانلود فایل”تحقیق با موضوع قاچاق و عناصر آن”
2019-07-22 13:46:47
بخشی از متن تحقیق:
«اى
فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مىپوشاند و مايه
زينت شماست، اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا
متذكّر (نعمتهاى او) شوند!»
یکی از افتخارات انسان و بشریت برخورداری
از لباس و پوششی است که مصنوع دست خود اوست وضمن ایجاد وقار و متانت و
محافظت وی از تغییرات جوی، تمایز شخصیت او با سایر جانداران میگردد .
انتخاب
نوع ، رنگ ، اندازه و طرح لباس هر یک، به نوعی، ناشی از تاثیر و تاثر
روانی بوده و مبین تمایلات درونی فرد مصرف کننده، یا بیننده میباشد .
گاه فلسفه اصلی لباس که وسیله پوشش و محافظت اندام است فراموش شده و جنبه
امنیتی مییابد که در این باره قرآن کریم میفرماید: اگر لباس ظاهر، آراسته
به تقوای باطن گردد نیکوتر است در غیر اینصورت پوشش وسیله بیان هوی و هوس،
تجمل و تکبر و نیز گسترانیدن دام برای شکار شیطان صفتان خواهد شد.
در
این مقاله هدف، بیان ارتباط نوع پوشش با روحیات انسانی و معرفی لباسی است
که برازنده شخصیت والای او بوده، که در اثر کنترل تمایلات و جهت بخشیدن به
نیازهای درونی، میتواند پوششی متناسب و همسو با فطرت پاک انسان باشد و بدین
تربیب لذات معنوی را بر امیال شهوانی غالب نماید.
ابعاد مختلف امیال و غرایز انسانی
شناخت کامل انسان با توجه به غرایز و نیازهای نامحدودش، امری پیچیده و
تعلیق به محال است. از اعصار و قرون گذشته تا کنون بسیاری از نویسندگان سعی
بر شناساندن ماهیت آدمی داشتهاند وبه سبب آن، رشتههای متنوع علم تشریح،
عظمتی را بر کالبد وی معرفی نموده که حقیقتا محیر العقول بوده است. آنان هر
یک از ابعاد وجودی انسان را ناشی از تاثیرات و تاثرات خواص ژنتیکی و محیطی
دانسته و بدین لحاظ تمام معلومات و معارفی را که در ساختار مادی و معنوی
او دخالت داشته مقدمهای بر شناخت طبیعت انسان تلقی نمودهاند. اما هنوز صدها
و هزاران پدیده بهت انگیز و اسرار آمیز وجودش که موجب احسن التقویم آدمی
میگردد از دیدگاه دانش بشری غیر قابل توصیف مانده است ….
فهرست
بخشی از متن تحقیق:
پيشينه حجاب
«يا بنى آدم قد انزلنا عليكم لباسا يوارى سَوْاتكم و ريشا و لباس التقوى ذلك خير ذلك من آيات اللّه لعلكم يذكرون.»(1)
بررسى تاريخ زندگى بشر به دو طريق ممكن است :
1-
گذشته انسان را از جهت مادّى يعنى سير تكاملى انسان رااز حيث چگونگى توليد
و صنعت مطالعه كنيم 2- گذشته انسان را از جهت رشد معنوى ، يعنى عروج و
هبوط انسانها در مسير كسب صفات متعالى ، از آغاز خلقت تاكنون در پرتو
هدايتهاى پيامبران خدا مورد بررسى قرار دهيم .
رنسانس
و انقلاب صنعتى اروپا همه چيز را دگرگون كرد و توجه بشر را از علوم عقلى
به سوى علوم تجربى و حسى سوق داد و به جاى فلسفه و جهان بينى الهى ، فلسفه و
جهان بينى مادى را مطرح كرد و به جاى اخلاق و مفاهيم با ارزش معنوى و الهى
، مفاهيم اومانيستى را مطرح كرد. در تاريخ نيز به جاى بررسى و تحقيق
درباره رشد معنوى انسانها ، بررسى تاريخ رشد و تكامل ابزار توليد را
جايگزين كرد …
فهرست مطالب :
پیشینه حجاب
حجاب در عصر ابراهیم خلیل
حجاب در قوم یهود
حجاب در عصر جاهلیت
حجاب در روم
حجاب در یونان
ریشه یابی کلمه حجاب
معنای اصطلاحی حجاب
حجاب تکلیف شرعی زنان است
منابع
پاورقی ها
بخشی از متن تحقیق:
فلسفه و مسيحيّت
اختلاف
نظرها دربارة فلسفه و مسيحيّت و اينكه آيا واقعاً بتوان به معناي اصيل
كلمه ،از يك فلسفة محض مسيحي صحبت به ميان آورد ، البته وجود دارد ولي به
هر طريق ، جواب اصلي تابع موضع خاّصي است كه شخص ، اتخاد ميكند . از لحاظ
تاريخي ،فلسفه از ذات مسيحيت نجوشيده است . بلكه به سبب تقابل آن با افكار
غير مسيحي ، خاصه در جّو فرهنگ يوناني و رومي و بيشتر به منظور حفظ وحدت
كلام و تمركز در كليساي مركزي به وجود آمده و يا بر عكس ،به همين سبب طرد و
كنار گذاشته شده و احتمالاً اختلاف ميان متكلمان بزرگ هم به همين دليل
بوده است . در نتيجه ،معقولتر به نظر ميرسد كه در نزد مسّيحيان ، بيشتر
بايد از كلام مسيحي صحبت به ميان آورده شود نه واقعاً از فلسفه محض مسيحي .
از طرف ديگر ،البته ميتوان گفت كه در هر صورت نحوه برخورد مسيّحيان با
فلسفهةاي سنت يوناني ، خاص خود آنها بوده است و آنها به فراخور نيازهاي
فرهنگي زمانه ـ مثلاً ـ در ابتدا فقط سنّتهاي افلاطوني و افلوطيني توجّه
داشتهاند و فلسفة ارسطويي ـ خاصّه طبّيعيات ارسطو ـ را كاملاً در جهت
تزلزل ايمان خود ميدانستهاند و آنگاه قرنها طول كشيده تا از اواخر قرن
دوازدهم ميلادي به بعد و بالاخره در قرن سيزدهم ميلادي ، با آشنايي با
فلسفههاي اسلامي ـ خاصّه سنّت ابن سينا ـ به فلسفة مشاء گرايش واقعي پيدا
كنند ؛ تا اينكه طوماس قادر شد نهايتاً اعتقادات مسيحي را بر اساس فلسفة
مشاء بصورت كلام عقلي و به نحو برهاني بيان كند . شايد بعنوان يك جمعبندي
كلّي به توان گفت كه اصلاً ميان فلسفه و دين بدون اينكه تباين و تضادي باشد
نوعي رابطة عموم و خصوص من وجه وجود دارد و احتمالاً به توان همين رابطه
را بعينه ، ميان وحي و عقل نيز بدست آورد .
مطلق وحي بينياز از عقل
است و از اين لحاظ ، گويي عقل بايد كوشش دائمي به خود هموار دارد تا درجه
به درجه با كشف امكانات نهفتة خود و احتمالاً با رسيدن به نوعي عقل ذوقي و
يا حتي قدسي ، خود را بدان نزديك سازد با اينكه ايماني كه در دل مؤمن پيدا
ميشود ، گويي نيازي به اين كوشش كه به هر طريق در درجات متداول خود
استدلالي و برهاني است ، ندارد . كل متكلمان مسيحي از پيدايش ديني كه مورد
نظر آنها بوده يعني مسيحيت ، يكي از اين سلسله مراتب ارتقائي ذهن انسان
رابراي اثبات حقانيت ايمان خود ،اصل قرار دادهاند ، ولي در ضمن همة آنها
،نهايتاً به نحوي ياد آور شدهاند كه يا ايمان واقعي ، كاملاً فوق
كوششهاي نظري انسان است و از اين حيث بايد ايمان آورد ، زيرا آنچه مورد
ايمان است فوق عقل است و يا براي اينكه عقل مثمرثمر باشد و واقعاً نتيجه
مطلوب دهد و مطالب از لحاظ نظري ،مفهوم و قابل تبيين شود ، اول بايد
ايمان داشت و بعد به شناخت معقول پرداخت …
بخشی از متن تحقیق:
فطرت چیست
علاقه مادر نسبت به فرزندش ، جستجو از علت هر حادثه پس از بروز آن ؛ علاقه هر حیوان به خفظ نفس و بقاء زندگی ، عاطفه ی جنسی و به غقیده ی بعضی میل انسا ن به زندگی اجتماعی و نظائر آنها ، از جمله اموری هستند که ریشه آنها در درون انسان یا حیوان وجود دارد و نیازی نیست که از خارج فرا گرفته شوند .
اینگونه امور را « فطری » گویند .
فطرت خداشناسی
یک از مسائل فطری کنجکاوی انسان از علت وجود خود و دیگر موجودات است ، و نیز میل به شکر گزاری از کسیکه به آدمی نعمت داده و نیکی کرده است و خمچنین توجه به موجود کامل و پناه خواستن از او در هنگام یأس از اسباب و عوامل ظاهری است .
از اینگونه تمایلات به « فطرت خداشناسی » تعبیر می شود .
غفلت از تمایلات فطری
می دانیم که علاقه به حفظ سلامت و استفاده از نعمت زندگی در نهاد همه هست و هر حیوان جانداری خود را دوست دارد و برای باقی ماندن تلاش می کند ، با این وجود ، تا دستور های بهداشتی رعایت نشود و هنگام بروز بیماری برای درمان آن اقدام نگردد ، این خواسته ی فطرت انسان یعنی حفظ سلامتی و بقای حیات ، خود به خود به دست نمی آید …
بخشی از متن تحقیق:
عشق و عفت
ویل دورانت میگوید:
«در
سرتاسر زندگی انسان،به اجماع همه،عشق از هر چیز جالب توجهتر است وتعجب
اینجاست که فقط عده کمی درباره ریشه و گسترش آن بحث کردهاند.در هرزبانی
دریایی از کتب و مقالات،تقریبا از قلم هر نویسندهای درباره عشق پیدا
شدهاست و چه حماسهها و درامها و چه اشعار شور انگیز که درباره آن به وجود
آمدهاست،و با اینهمه چه ناچیز است تحقیقات علمی محض درباره این امر عجیب
واصل طبیعی آن و علل تکامل و گسترش شگفت انگیز آن،از آمیزش سادهپروتوزوئا
تا فداکاری دانته و خلسات پتراک و وفاداری هلوئیز به آبلارد.» (1)
ما
در صفحات قبل گفتیم آنچه مجموعا از گفتههای علمای قدیم و جدید دربارهریشه
و هدف عشق و یگانگی یا دو گانگی آن با میل جنسی استنباط میشود سه
نظریهاست،و گفتیم عشق،هم در غرب و هم در شرق از شهوت تفکیک شده و امر قابل
ستایش و تقدیسی شناخته شده است،ولی این ستایش و تقدیس آن طور که مااستنباط
کردهایم از دو جنبه مختلف بوده است که قبلا توضیح داده شد.
مطلب عمده
در اینجا رابطه عشق و عفت است.باید ببینیم این استعداد عالی وطبیعی در چه
زمینه و شرایطی بهتر شکوفان میگردد؟آیا آنجا که یک سلسله مقرراتاخلاقی به
نام عفت و تقوا بر روح مرد و زن حکومت میکند و زن به عنوان چیزیگرانبها
دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت میرسد یا آنجا کهاحساس
منعی به نام عفت و تقوا در روح آنها حکومت نمیکند و اساسا چنین
مقرراتیوجود ندارد و زن در نهایت ابتذال در اختیار مرد است؟اتفاقا
مسالهای که غیر قابلانکار است این است که محیطهای به اصطلاح آزاد مانع
پیدایش عشقهای سوزان وعمیق است.در این گونه محیطها که زن به حال ابتذال در
آمده است فقط زمینه برایپیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن
قلبها فراهم است.
اینچنین محیطها محیط شهوت و هوس است نه محیط عشق به
مفهومی کهفیلسوفان و جامعه شناسان آن را محترم میشناسند یعنی آن چیزی که
با فداکاری واز خود گذشتگی و سوز و گداز توام است،هشیار کننده است،قوای
نفسانی را در یکنقطه متمرکز میکند،قوه خیال را پر و بال میدهد و معشوق
را آنچنانکه میخواهد درذهن خود رسم میکند نه آنچنانکه هست،خلاق و
آفریننده نبوغها و هنرها و ابتکارهاو افکار عالی است.
بهتر است اینجا مطلب را از زبان خود دانشمندانی که طرفدار اصول نوینی دراخلاق جنسی میباشند بشنویم.ویل دورانت میگوید:
«یونانیان
شعر عاشقانه را گرچه در مورد غیر طبیعی آن(عشق مرد به
مرد)باشدمیشناختند،و داستانهای هزار و یک شب نشان میدهد که سرودهای
عاشقانه ازقرون وسطی جلوتر بود ولی ترغیب عفت و پاکدامنی از طرف کلیسا که
او را بهعلت دور از دسترس بودن،جذابیتبخشید مایه نضج غزل عاشقانه
گردید.حتیلارشفوکو نویسنده نیش زن بزرگ میگوید:«چنین عشقی برای روح عاشق
مانندجان برای بدن است»…این استحاله میل جسمانی را به عشق معنوی چگونه
توجیهکنیم؟چه موجب میشود که این گرسنگی حیوانی چنان صفا و لطف بپذیرد که
اضطراب جسمانی به رقت روحی تبدیل شود؟آیا رشد تمدن است که به علتتاخیر
انداختن ازدواج موجب میشود تا امیال جسمانی بر آورده نشود و بهدرون نگری و
تخیل سوق داده شود و محبوب را در لباس رنگارنگی از تخیلاتامیال نابرآورده
جلوهگر سازد؟آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها میگردد. زیبایی یک شئ
چنانکه خواهیم دید بستگی به قدرت میل به آن شئ دارد،میلی کهبا ارضاء و
اقناع ضعیف میشود و با منع و جلوگیری قوی میگردد …
بخشی از متن تحقیق:
جنگ در قرآن
كسي
كه يك مقداري آشنا باشد به منطق قرآن، مي بيند كه اين قرآن است كه وادار
كرد پيغمبر اسلام را به اينكه با اين سرمايه دارها دائماً در جنگ باشد و با
اين كساني كه در حجاز و در طائف و در مكه و اينها، سرمايه دار بودند و
صاحب قدرت و اشخاص قلدري كه قدرتمند بودند، قرآن بود كه پيغمبر اكرم را
وادار كرد به اينكه با اين مردمي كه با مليت مردم، با منافع توده هاي مردم
مخالف هستند و استثمار مي كنند اينها را، با اينها بايد جنگ بكنيد و تاديبي
حاصل بشود.
جنگهايي كه پيغمبر در زمان حياتشان فرموده اند (بعد از
اينكه آن وقتي كه اسباب جنگ فراهم شد برايشان) اين جنگها هميشه با زورمندها
بوده است، با آنها مثل ابوسفيان و امثال آنها كه قدرتمندها بودند و اينها
منافع ملتها را، ملت خودشان را ميخواستند براي خودشان چيز بكنند و ظلم و
ستمكاري و اينها، بي عدالتي رايج بوده است و جنگهايي كه واقع شده، بين
مستضعفين بوده و مردم طبقه سه (فقرا) با اين زورمندها و آنهايي كه مي
خواستند حق فقرا را اصولاً خدامحوري و دين گرايي پايه اصلي انديشه ايشان
بوده و همواره بر دفاع از حريم ارزشهاي اسلام و قرآن تاكيد كردهاند و حتي
جنگها را به منظور توسعه اسلام در عالم بيان داشته اند، در دوران دفاع مقدس
مي فرمايند:
«جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمي شناسد»
اين
به ان مفهوم است كه مبناي تفكر مبارزاتي امام (ره) ديانت است كه در همه
زمينه ها بر فهم فقهي تكيه دارد و هدف آن پياده كردن اسلام و تربيت انسان
سالم در جوامع است.
ترسيم چنين افق وسيعي از حوزه دفاعي حضرت امام (ره)
تحقيقي است جامع كه از بضاعت اين مقدمه خارج است ولي با اندك دقتي بعد
جهاني و هميشگي امر دفاع را در انديشه هاي والاي معظم له مي توان ديد: دفاع
از اسلام و مسلمين، دفاع از محرومين و مستضعفين، دفاع از حزب الله، دفاع
از نهضت و كشور اسلامي، دفاع از جان، مال و آبرو و دفاع از عزت و استقلال
سياسي و…
اين الگوگيري دفاعي دقيقاً منطبق بر قرآن و سيره پيامبر (ص)
است. ايشان با دقت سيره پيامبر (ص) و ائمه (س) را مورد بررسي قرار داده،
درسهاي لازم را از آن گرفته و به ديگران آموخته اند.
آشنايي حضرت امام
(ره) با سيره نبوي پيامبر (ص) در حقيقت يافتن الگو و سرمشق زندگي براي
دستيابي به حيات طيبه الهي است. سيره حضرت در نحوه ارتباط با خداوند،
دوستان، دشمنان، منافقان، حكومت و هبري، تبليغات، سياست خارجي، جنگ و صلح،
اسيران جنگي، آموزش و سازماندهي و… تمامي آموزنده است، چنانكه در بياني
فرموده اند:
«اگر يك ملتي بخواهد مقاومت كند براي يك هدف حقي، بايد از
تاريخ استفاده كند. از تاريخ اسلام استفاده كند ببيند كه در تاريخ اسلام چه
گذشته، و اينكه گذشته سرمشق است براي ما»، «ولكم في رسول الله اسوه حسنه»
پيغمبر بزرگ اسلام، همه چيزش را فداي اسلام كرد، تا پرچم توحيد را به
اهتراز در آورد.»
اين پير فرزانه همواره در طول حيات مبارزاتي و انقلابي
خود سعي داشتند سيره پيامبر اسلام (ص) و ائمه معصومين (س) را به دور از
هرگونه خرافه و انديشه واهي ارائه دهند و دنباله روي آنان قرار گيرند:
«با
خداي خويش عهد نموده ايم كه دنباله روي امام خود سيدالشهدا (ع) باشيم»
جنگهاي اسلام مقصدي جز تربيت انسانها و جاري كردن احكام خداوند و ممانعت از
ظلم ستمگران نداشته است. و مكتب اسلام هم استفاده از جنگ را تا مرز ضرورت،
محدود ساخته و آن را به عنوان آخرين وسيله براي جلوگيري از تجاوز و طغيان و
تاديب مفسدان و ظالمان پذيرفته است. مفسداني كه براساس اميال شيطاني خود
هميشه در صدد پايمال كردن حقوق مادي و معنوي انسانها بوده و هيچ گاه جوامع
بشري از وجود چنين افرادي خالي نبوده است، و با توجه به اينكه اسلام شريعتي
صريح و گويا براي مشكلات انسانها، و صاحب روشهايي قاطع و قابل اجرا است؛
در اوج عطوفت و مهرباني، در برابر ستمكاران و جباران شدت عمل دارد به اين
علت دستوراتي قاطع به پيروانش صادر نموده و خواهان مبارزه تا رفع فتنه در
عالم شده است، و امام راحل با آگاهي كامل در تمامي مراحل مبارزاتشان از اين
فكر بهره جسته …
بخشی از متن تحقیق:
مقدمه:
سخن گفتن دربارة حضرت مهدي (عج)، به نفس كشيدن مي ماند كه گرچه مكرّر است، امّا براي ادامة حيات ضروري است.
دربارة
زندگاني و غيبت و ظهور امام زمان عليه السلام، كتاب هاي بسياري نوشته شده
كه مشتمل بر هزاران مجلّد است. با اينهمه ناگفته هاي فراواني باقي مانده
است كه بيان و تبيين آنها، تحقيقاتي گسترده تر و تأليفاتي افزون تر مي
طلبد.
علاوه بر اينها، تبليغاتي اساسي و پيگير بايسته است تا مردم كه به
حق، در دوران انقلاب شكوهمند اسلامي، با اطاعت بي چون و چرا از رهبري
معظّم آن، شيفتگي خود را به مقام برتر ولايتِ حضرت صاحب الزّمان عليه
السلام نشان داده اند، بيش از پيش با آن بزرگوار آشنا شوند، و با دقت در
ويژگي ها، و بهره گيري از فرمايشات حضرتش، سيره و سنّت او را بيشتر
بشناسند.
به راستي از ميان هزاران پرسشي كه دربارة ولادت شگفت انگيز، و
امامت زودهنگام، و علت و كيفيت غيبت صغري و كبري، و چگونگي بهره وري مردم
در دوران غيبت، و طول عمر، و نحوة زندگي، و كيفيت ارتباط با مردم و محل
سكونت و داشتن خانواده و امكان ديدار و معناي انتظار و عوامل تأخير و تعجيل
فرج، و مقدّمات ظهور، و ويژگي و تعداد ياران، و چگونگي تسلط بر سراسر
گيتي، و نحوة حكومت آن حضرت مطرح است، تودة مردم و حتّي جوانان و تحصيل
كردگان جامعه به چند پرسش، جوابي قانع كننده دارند؟
چند نفرند آنها كه
بر اساس حقوق شوقي خودجوش، و احساس نيازي دروني، در ميان انبوه كتابهاي
موجود، به جستجوي گمشده خويش برآمده و به مقصد رسيده باشند؟
و آيا آنچه در دست است جوابگوي اينهمه احتياج و اشتياق هست؟!
فصل اول
مشخصات فردي حضرت
1-1- تولد شگفت انگيز امام زمان
حكيمه
خاتون، دختر امام جواد عليه السلام، بعد از وفات حضرت امام حسن عسكري عليه
السلام مي گويد: بعد از اينكه امام هادي عليه السلام به شهادت رسيد و امام
حسن عسكري عليه السلام در جاي پدر بزرگوار خود قرار گرفت، من به زيارت او
مي رفتم، چنانچه به زيارت پدر آن حضرت مي رفتم. روزي به نزد ايشان رفتم. پس
نرجس خاتون به نزد من آمد كه چكمه ام را از پايم دربياورد.
گفتم: «اي خانم بزرگوارم! من بايد چكمة ترا دربياورم….
بخشی از متن تحقیق: