تاریخ

تحقيق شاهنشاهی پهلوی در ایران

درمورد رضا خان
رضا خان ، معروف به (پالاني – مير پنج – پهلوي) ، سر
سلسله ي خاندان پهلوي در ايران بود ، كه نيم قرن بر اين سرزمين از سال(1299
ه ش مطابق 1921 م الي 1357 ه ش مطابق 1979 م ) حكومت كردند .
وي در 24
اسفند ماه 1257 ه ش مطابق 15/مارس/1878 م ، برابر ربيع الاوّل سال 1295
هجري قمري ، در يكي از بلوك مازندران ، در روستاي متروك اين شهر ،به نام
آلاشت ، در منطقه سواد كوه متولّد شد . سواد كوه ، يكي از نواحي مازندران ،
و يكي از استان هاي ساحلي درياي خزر است .
جدّ اعلي وي ، (مراد علي
خان) معروف به (باوندي) بود ، و با درجه ي سرگردي در فوج (سوادكوه) خدمت مي
كرد ، ويكي از صحنه هاي آن جنگ كشته شد .
پدر او ، سرگرد عباسعلي خان
باوندي بود ، كه او نيز مانند پدرش ، مردي نظامي بود ، و به درجه ي سرگردي
رسيد ، و فرمانده ي فوج اوّل هفتم سواد كوه بود ، كه روز 8/آذر ماه/1255
شمسي (درحدود 8 ماه از تولّد رضا خان) ، بدرود حيات گفت ، و سرپرستي و
تربيت او ، به عهده ي برادرش نصرالله خان ، كه فرمانده ي جنگ سواد كوه بود ،
محوّل شد ، و به توصيه و راهنمايي او ، برادر زاده اش كه خود عشق سپاهيگري
داشت ، در سال 1267 شمسي ، وارد فوج سوادكوه شد .
خيلي ها ازاو شنيده
اند كه مي گفته : مادرم در شير خوارگي مرا از تهران به سوادكوه مي آورده ،
در بين راه گرفتار بوران شده ، وقتي به يكي از كاروانسراهاي سنگي بين راه
رسيده ، مرا مرده پنداشته و در آخور طويله اي انداخته و رفته است ، بعد از
ساعتي بر اثر گرمي طويله من جان گرفته ، سر و صدا راه انداخته ام ، يكي از
افراد قافله ي بعدي كه مادرم را مي شناخته ، از نشاني كاروانسرا داركه زني
را به اين نشان ديده كه به اين طويله با يك بچّه وارد شده ، دانسته است من
بچّه ي همان زن آشناي او هستم ، و مرا برداشته ، ودر منزل به مادرم رسانده
است واين حقيقت را امروز هم روستايي هاي حول و حوش اين كاروانسرا براي
يكديگر و عابـرين ، سينه به سينه ، نقل مي كنند و معروف است .
سرهنگ سيد
جواد خان صوفي نقل مي كند كه رضاي قزاق روزي براي تفريح به دولاب و قهوه
خانه آنجا مي رود ، قهوه چي ، از او احترامي بجا نمي آورد ، و چند باري كه
براي او چاي مي آورد ، سرد و كم رنگ و از قوري پس آب بوده است ، و رضا
ناراحت چيزي نمي گويد ، ولي فردا صبح كه قهوه چي به قهوه خانه مي آيد ،
نيمكت بزرگ و سنگين خود را نمي بيند ، پس از تحقيق آن را در وسط خندق پيدا
مي كندو دانسته مي شــود كه رضاقزاق به انتقام چاي هاي قهوه چي ، نيمكت را
تنهايي و در نيمه شب به خندق مي اندازد ، و از آن روز ، قهوه چي به او
احترام مي گذاشت .

فهرست مطالب
1-در مورد رضاخان
2-در مورد مدرّس و مصدّق
3-ضدّيت با روحانيت
4-لباس متّحد شكل
5-سانسور مطبوعات
6- كشف حجاب اجباري
7- قانون نفت
8- اجباري شدن كلاه شاپو
9- كناره گيري اجباري از پادشاهي
10- خاتمه ي كار

دانلود فایل

دانلود فایل”تحقيق شاهنشاهی پهلوی در ایران”