برچسب: جهاني شدن
تحقیق بررسی علل جهاني شدن مديريت و تجارت الكترونيک
كه عناصر آن بازار الكترونيك، تبادل الكترونيك داده و تجارت اينترنتي هستند كه مبين ارتباط تنگاتنگ بين فناوري اطلاعات و ارتباطات با فرايندهاي بازار ومديريت است. بنابراين، براي باقي ماندن مديران در عرصه رقابتهاي اقتصادي بايد ابزارهاي مختلف اطلاعاتي و ارتباطي با ديدي روشن و طبق نيازهاي سازمان تامين و راه اندازي شوند. درنهايت آنچه در راستاي تجارت الكترونيك براي مديران داراي اهميت است بسترسازي مطلوب براي توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات در ساختار سازماني توأم با شناخت كافي و نگرش مثبت مديران به ضرورتهاي حضور اين پديده در روند فعاليتهاي سازمان است.
جهاني شدن پديدهاي است كه بروز آن در عصر حاضر موجب تغيير و تحولات بسياري در زمينههاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در عرصه بينالمللي شده و كشورهاي بسياري را به چالش كشاندهاست. به طوري كه بيشك مهمترين و بارزترين وجه تمايز اقتصاد امروز و ديروز جهاني شدن است. جهاني شدن براي بيماريهاي اقتصادي جهان تجويز شده و چنين ادعا ميشود؛ كه جريان آزاد سرمايه، نيروي كار، كالا و اطلاعات بدون دخالت دولت و ديگر شكلهاي مداخله، تنها راه رسيدن به سعادت جهاني است .
در دوران كاپيتاليسم، بازرگانان ناچار بودند، كه كل سرمايه تجاري خود را به دور و نزديك ببرند؛ زيرا بدون وسعت دادن به حوزه فعاليتشان، در رقابت نابود ميشدند. يك شكل ابتدايي جهانيشدن كه امپرياليسم بازرگاني ناميده ميشد؛ شروع به پيوند اقتصاد بخشهاي مختلف جهان به يكديگر كرد….
دانلود فایل”تحقیق بررسی علل جهاني شدن مديريت و تجارت الكترونيک”
تحقيق هويت ملي و جهاني شدن
مقدمه
– فصل اول
– جهاني شدن
– الف: پيامدهاي جهاني شدن از ديدگاه برخي نويسندگان
– ب: نتيجه پيامدهاي جهاني شدن
– فصل دوم
– هويت ملي
– الف: تأثيرات عمده جهاني شدن بر هويت ملي
– ب: رابطه فرهنگ و هويت
– ج: اهميت هويت
– د:هويت در علوم سياسي
– فصل سوم
– الف: تحول تاريخي هويت ايراني
– ب: جهاني شدن و هويت ايران
– نتيجه گيري
– فهرست منابع
مقدمه
نوع
تعامل و در نهايت تطابق با جهاني شدن بدون ترديد مهم ترين چالش كشورهاي در
حال توسعه در نظام بين الملل فعلي است. اين پديده پيچيده كه در دو دهة
گذشته تمامي حوزه هاي اقتصادي، تجاري، مالي، صنعتي و فن آوري را تحت الشعاع
خود قرار داده است هم اكنون مقتضيات و مناسبات جديدي در عرصه هاي اجتماعي،
فرهنگي و حتي سياسي نيز به همراه آورده است. اگر جهاني شدن را فرآيندي
تلقي كنيم كه از چند قرن گذشته آغاز شده و هم اكنون در مراحل تكاملي خود
قرار دارد طبعاً مي توانيم آن را غير برنامه ريزي شده ولي هدايت شده تفسير
كنيم. كشورهاي صنعتي در طي اين مدت و به صورت تدريجي سعي كرده اند يك سيستم
قاعده مند جهاني ايجاد كنند و اقتصاد و سرمايه داري را از جغرافياي غرب به
كل نظام بين الملل تسري بخشند. فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، چنين تحرك و
عزم كشورهاي صنعتي را نيرويي نوين بخشيد و به جهاتي تر شدن اين فرايند
مساعدت كرد. كشورهاي مهم و مستقل در حال توسعة جهان مانند چين، هند و برزيل
كه از حساسيتهاي جدي حاكميت و استقلال ملي برخوردارند در طي دو دهه گذشته
سعي كرده اند فرمول پيچيده اي از تعامل ضمن نهادينه كردن پايه هاي حاكميت
ملي خود را دنبال كنند. اين كشورها ورود در فرايندهاي اقتصادي و فن آوري
جهاني شدن را اجتناب ناپذير تصور كرده و ضمن اجماع سازي در درون حاكميت
خود، از امكانات موجود جهاني بهره برداري نموده اند. در عين حال، اينگونه
ها كشورها، مبناي قدرت خود را در آينده، افزايش تدريجي مازاد سرمايه و
دسترسي به فن آوري پيچيده تفسير نمودهاند و نوعي توازن ميان قدرت اقتصادي و
حاكميت ملي برقرار كرده اند. جمهوري اسلامي ايران به دلايل متعدد فرهنگي و
تاريخي به پيچيدگيهاي فراواني در درجه مواجهه با ميزان انطباق با جهاني
شدن روبروست. حساسيت ديني و ملي نسبت به تعامل نامعقول و حساب نشده با محيط
بين المللي در گذشتة تاريخ كشور ما زمينه ساز احتياط و حتي نوعي بدبيني در
ارتباطات بين المللي شده است.
تحقيق جهانی شدن تئوری های اجتماعی و فرهنگ جهانی
معنی جهانی شدن
جهانی شدن عبارت است از درهم فشرده شدن جهان و تبدیل آن به مکان واحد. جهانی شدن به این معنا حرکتی منحصر به دنیای معاصر نیست، هرچند که یکی از قالبهای جهانی شدن که قالب معاصر باشد به خاطر جهشی که در فرایند درهم فشرده شدن جهان ایجاد کرده است جای شاخص و وجه خاصی دارد. بسیاری از نظریه های کلان اجتماعی با این قالب اخیر یا قالب معاصر جهانی شدن سر و کار دارند. جهانی شدن گرچه به معنی یگانه شدن جهان است اما یگانه شدن را نباید با دو مفهوم وحدت و ادغام اشتباه کرد. رابرتسون چنین تصوری را با تاکید رد می کند.
رابرتسون جهانی شدن را یک فرایند کم و بیش مستقل معرفی می کند که «منطق»، جهت و نیروی محرک خود را دارد. جهانی شدن علاوه بر اینکه یک فرایند است یک چهارچوب مفهومی نیز هست. جهانی شدن به عنوان یک چهارچوب مفهومی از جمله با انگاره نظم یا سامان جهان سرو کار دارد. انگاره نظم جهان (که حرکتهای ضد نظم هم جزیی از آن است) در معنای کلی به عنوان یک چهارچوب مفهومی برای درک مسایل جاری جهان ماست. رابرتسون جهان را به عنوان یک نظام اجتماعی- فرهنگی معرفی میکند و معتقد است که در دوره معاصر جهان از وضعیت «درخود» به سوی وضعیت «برای خود» به پیش می رود.
طی تاریخ عوامل مختلفی جهان را به سوی یگانه شدن به پیش برده اند و جهان را به شیوه های متفاوتی «ممکن بود» یگانه شود. ادیان بزرگ، امپراتوریها، اتحاد ملتها، سلطه جهانی یک شرکت فراملیتی، غلبه پرولتاریای جهانی و قالبهای دیگر هریک «ممکن بود» جهان را به مکان واحد تبدیل کند. از قرن پانزدهم به این سو چیزی که در میان دانشوران غرب به «تحول بزرگ» معروف شده است، تحولی که جامعه فئودالی اروپا را به سوی جامعه سرمایه داری سوق داد، نیروی پویایی عمده جهان است. اما این نیرو هرروز کمتر از پیش به صورت یک نیروی کور عمل میکند. جهانی شدن از طریق فرایندی که رابرتسون آن را خاص شدن عام و عام شدن خاص
می نامد به طور افزاینده ای از جوهر فرهنگ و باز اندیشی سرشار می شود. به بیان ساده تر جهانی شدن را هر روز بیشتر باید در قالب نظریه «اراده گرایانه» (در مقابل جبر گرایانه) توضیح داد.
دانلود فایل”تحقيق جهانی شدن تئوری های اجتماعی و فرهنگ جهانی”
تحقيق الگوي برنامه ريزي منابع انساني با تأكيد بر استانداردهاي عملكرد براي تحقق رويه هاي جهاني شدن
هر شكلي از اصلاحات در سازمان بايد بر مبني استانداردهاي منابع انساني باشد
مقدمه
هر
عصري از تاريخ بشر داراي ارزش هاي ويژه اي است كه شاخص آن دوره مي باشد،
به نظر مي رسد ويژگي عصر ما جهاني شدن باشد و جهاني شدن ناظر بر حركت در
مسير گسترش هر چه بيشتر ارنباطات انساني در عرصه جهاني است. از آنجايي كه
جامعه ايران ، جامعه اي جوان و در حال گذار است ضرورت شناخت علمي و
كارشناسانه اين پديده نو ظهور توسط انديشمندان و ارائة راه كارها جهت
انتخاب بهترين استراتژي قرن حاضر امري اجتناب ناپذير است.
جهاني شدن
پديده اي مدرن است و شكي نيست كه بر اثر گسترش رسانه ها و دنياي ارتباطات ،
اين فرآيند رو به پيشرفت است. فراگردي كه در همة حوزه هاي جامعة انساني،
حضور دارد. شايد اساسي ترين جنبة جهاني شدن، تراكم زمان و مكان باشد كه بر
انديشه، احساس و رفتار، تأثير نهاده و سرعت و مجاورت را به ويژگي بارز
زندگي و تجربه روزمره آدمي تبديل كرده است. به اين ترتيب، پديدة جهاني شدن
به آگاهي ودرك ما از واقعيت، صورت كاملاً جديدي مي بخشد و در اين بيان تازه
ما آرام آرام مي آموزيم كه چگونه جهان اطراف خود را درك كنيم.
در قرن
بيست و يكم ابتكار عمل در دست دولتهايي خواهد بود كه مسأله دانش و دانايي
را به بهترين شكل سامان مي دهند. شهيد مطهري زندگي را دانايي و توانايي مي
داند و مي گويد: « زندگي يعني دانايي و توانايي و برنامة اسلام، برنامة
دانايي و توانايي است، همان برنامه اي كه قرن ها اسلام آن را در عمل پياده
كرده، پس آن طرز تفكر كه نتيجه اش دانايي و توانايي نباشد، و نيز طرز تفكري
كه نتيجه اش سكون و عدم تحرك و بي خبري و بي اطلاعي باشد، از اسلام نيست».
به
عقيدة اغلب نظريه پردازان اقتصادي و سياسي و اجتماعي، داشتن منابع انساني
حرفه اي سلاح اصلي ميدان رقابت خواهد بود. هر دولتي كه بتواند توان علمي و
عملي منابع انساني خود را بهتر سازماندهي كند آينده را از آن خود كرده است.
تحقيق جهاني شدن و تعليم و تربيت
مفهوم شناسي جهاني شدن :
روند تحولات در قرن بيستم در دهه 1970 ميلادي وارد مرحله جديدي شد و در اواسط دهه 1980 تقريباً در تمامي زمينه ها نشان خود را برجاي گذاشت. در دهه 1980 براي اشاره به اين دگرگوني ها مفاهيمي چون جامعه صنعتي و فرامدرن ( پست مدرن ) به كار مي رفت ، اما در دهه 1990 ميلادي مفهوم جهاني شدن رايج گرديد و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبديل شد . به گونه اي كه امروزه همه چيز با رجوع به اين مفهوم مورد بررسي و تجزيه وتحليل قرار مي گيرد . در ظاهر امر ،جهاني شدن يعني ره سپردن تمامي جوامع به سوي جهاني وحدت يافته كه در آن همه چيز در سطح جهاني مطرح و نگريسته مي شود . اما در واقع ، جهاني شدن به معناي آزادي مطلق كسب و كار ، برداشته شدن تمامي موانع براي جريان يافتن سهل و آسان سرمايه و نفوذ آن در تمامي عرصه ها و حركت روان اطلاعات ، امور ماليه ، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها آنهم به سوي يكسان شدگي و يكدستي است كه تمامي اين امور در مقياس جهاني رخ مي دهد. ( ايران زاده ، 1380 : ص 16 ) .
در علم معاني بيان جهاني شدن فرايند كوتاه كردن فاصله ها ، تغيير در تجارب زماني و ارائه امور با ماهيت جهاني است.« 59.P.2000RIZVI » به عبارت ديگر هر گونه رويداد فني ، روانشناختي ، اجتماعي ، اقتصادي يا سياسي كه گستردگي منافع و رويه ها را وراي قلمروهاي جا افتاده تقويت نمايد هم منشأ و هم مبين فرايند هاي جهاني شدن است . ( صادقي ، 1380 : ص 43). كه با اين ملاحظات مي توان جهاني شدن را از واژه هايي چون يكپارچگي جهان ، عموميت ، غربي سازي و محلي كردن متمايز دانست ( اختري ، 1380 :ص 124) .
جهاني شدن ، مرزها و هويت ها را كم رنگ تر مي كند ، به مردم ، كالا ها ، اطلاعات ، عادت ها ، هنجارها و نهاد ها توجه مي كند . و به مرزها اجازه جابجايي مي دهد . از آنجا كه نمي توان مرزهاي نفوذ ناپذيري در مقابل اشاعه انديشه ها و كالا ها ايجاد كرد . بنابر اين جهاني شدن در بلند مدت به هر حال استيلا خواهد يافت ، پويش هاي مرز گشاي جهاني شدن دقيقاً به اين دليل بارز تر مي¬شود كه طي دهه هاي گذشته گسترش فراوان امكانات ، منافع و بازار ها زمينه بالقوه رواج عالم گير آنها را فراهم ساخته است . انقلاب كشاورزي و بعد از آن دگرگوني هاي عصر صنعتي و فرا صنعتي در شمار منافع اصلي تقويت كننده فرآيند جهاني شدن هستند .
شكي نيست كه وجه اصلي جهاني شدن و آنچه مايه موافقت و مخالفت هاست وجه اقتصادي آن است و از اين رو بجا است كه ابتدا با سرچشمه هاي اقتصادي آن آشنا شويم . جهاني شدن در واقع بخشي از فرايند تاريخي تكامل اجتماعي است و به زعم عده¬اي ناشي از ماهيت و ذات رشد سرمايه ، تلاش براي بقاءو كسب بازارهاي جديد و سودآور و نياز به صدور سرمايه از بازار هاي اشباع شده به بازار هاي بكر و بالقوه مي باشد . كه اين انتقال سرمايه تبعات مثبت و منفي بسياري براي كشور¬¬¬هاي عقب مانده و درحال توسعه دارد ، به طور كلي مي¬توان گفت مبناي اقتصادي جهاني شدن نئوليبراليسم اقتصادي است .(قاسمي،1382:ص53.)
تحقيق تعامل حرفه كتابداري و اطلاع رساني با فرايند جهاني شدن
چکيده
جهاني شدن، جوانب مختلف جوامع بشري را با تغيير و تحولات وسيعي رو به رو ساخته است. علوم کتابداري و اطلاع رساني نيز به عنوان شاخه اي از علوم اجتماعي تحت تاثير اين تغيير و تحولات قرار گرفته است. در اين مقاله با بررسي جهاني شدن، تعاريف و حيطه تاثيرات آن به صورت اخص به رابطه اطلاعات و جهاني شدن پرداخته مي شود. اطلاعات گرايي به عنوان مفهومي نوين مورد توجه قرار گرفته و در ادامه مقاله فرصت ها و چالش هاي جدي پيش روي کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتي در تعامل با جهاني شدن تجزيه و تحليل شده است. سرانجام، راهکارها و پيشنهاداتي به عنوان راه حل مسائل موجود به صورت مجزا براي دست اندرکاران تصميم گيري کلان، اساتيد و گروههاي کتابداري و اطلاع رساني و دانشجويان علوم کتابداري و اطلاع رساني ارائه شده است.
کليد واژگان: جهاني شدن، اطلاعات گرايي، علوم کتابداري و اطلاع رساني، کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتي ، راهکارها و پيشنهادات
دانلود فایل”تحقيق تعامل حرفه كتابداري و اطلاع رساني با فرايند جهاني شدن”
پاورپوینت جهاني شدن و توسعه
ليبراليسم: جهاني شدن محصول نهايي يك روند بسيار طولاني در سياست جهاني است كه بجز دولت ها بازيگران ديگر نيز در آن حضور دارند.
نظام جهاني: جهاني شدن آخرين مرحله در توسعه و تكوين سرمايه داري بين المللي است …
تحقيق جهاني شدن اقتصاد، علل و آثار آن
تعريف جهانيشدن
جهانيشدن، واژهاي رايج در دهة 90 است كه به
عنوان روندي ازدگرگوني كه از مرزهاي سياست و اقتصاد فراتر ميرود و
علم، فرهنگ و شيوةزندگي را نيز در بر ميگيرد، استفاده ميشود.
جهانيشدن پديدهاي چند بُعديو قابل تسرّي به جنبههاي گوناگون
اجتماعي، اقتصادي، سياسي، حقوقي،فرهنگي، نظامي و فنآوري و همچنين
عرصههاي ديگري چون محيط زيستاست.
هيچ اتّفاق ِنظري بين
دانشمندان در مورد تعريف دقيق جهانيشدن، ياتأثير آن بر زندگي و
رفتار ما وجود ندارد. برخي از دانشمندان كوشيدهاندجهانيشدن را به
عنوان مفهومي اقتصادي تعريف كنند؛ در حالي كه جمعيديگر به تبيين
اين مفهوم در چارچوب كلّ تحوّلات فرهنگي، سياسي،اقتصادي و
زيستمحيطي اخير پرداختهاند. ميتوان تعاريف ارائه شده را بهدودستة
كلّي تقسيم كرد. دستة اوّل، جهانيشدن به معناي عام را در نظر
دارندو دستة دوم تنها به جهانيشدن اقتصاد اشاره دارند. تعاريف زير
وابسته بهدستة اوّل هستند:
مك گرو، ميگويد:
جهانيشدن، عبارت
است از برقراري روابط متنوّع و متقابل بين دولتها وجوامع كه به
ايجاد نظام جهاني كنوني انجاميده است و نيز فرآيندي كه ازطريق آن،
حوادث، تصميمات و فعاليتها در يك بخش از جهان، ميتواندپيآمدهاي
مهمي براي ساير افراد و جوامع در بخشهاي ديگر كرة زمينداشته باشد.
از نظر گيدنز، جهانيشدن اين گونه تعريف ميشود:
تشديد
روابط اجتماعي در سراسر جهان كه مكانهاي دور از هم را چنان بههم
مرتبط ميسازد كه رخدادهاي هر محل، زادة حوادثي است كه
كيلومترهادورتر به وقوع ميپيوندد.
رابرتسون، بر اين باور است كه
جهانيشدن به عنوان يك مفهوم هم بهكوچك شدن جهان و هم به
تقويت آگاهي از جهان اشاره دارد و امانوئلريشتر جهانيشدن را
شكلگيري شبكهاي ميداند كه طي آن اجتماعاتي كهپيش از اين
دورافتاده و منزوي بودند، در وابستگي متقابل و وحدت جهانيادغام
ميشوند.
سيموز در تعريف جامعتري از جهانيشدن، ويژگيهاي اين پديده راچنين ميداند:
1. مرزهاي ملّي براي جداسازي بازارها، اهميّت خود را از دست ميدهند.
2. فعاليتهاي توليدي فرامرزي، تخصصي ميشوند و بنابراين، سببشكلگيري شبكههاي توليدي چند ملّيتي ميگردند.
3.
قدرتهاي چندپاية تكنولوژيك شكل ميگيرند كه اين امر در نهايتبه
همكاريهاي بيشتر بين بنگاههاي بينالمللي منتهي ميشود.
4. شبكه اطّلاعاتي جهاني، همة جهان را به يكديگر مرتبط و وابستهميكند.
5. همبستگي بيشتري در مراكز مالي دنيا به وجود ميآيد.
برخي
ناظران، جهانيشدن را بر اساس رابطة قدرت بين دولتها ونهادهاي
غيردولتي، به ويژه شركتهاي چند ملّيتي تعريف ميكنند و برمركزيت
شركتهاي چند ملّيتي و دولتها در شكل دادن به جغرافياي
متحوّلاقتصاد جهاني تأكيد مينمايند.
از آن جا كه جهانيشدن
اقتصاد، در پي تحول عميق سرمايهداري و درساية چيرگي و رهبري
كشورهاي پيشرفتة سرمايهداري و حاكميّت نظام سلطه ومبادلة نامتوازن
و ناهمگون صورت ميپذيرد، شايد يكي از واقعيترينتعريفها از
جهانيشدن اقتصاد را، عادل عبدالحميد علي، ارائه داده باشد.او
ميگويد: